چکیده:
جهانی شدن فرآیندی است که از دیرباز زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده و با نوگرایی و توسعه سرمایه داری همزمان بوده است اما اخیرا با پیدایش نهادهای تقویت کننده آن و اقبال کشورهای مختلف گستردگی و شتاب بیشتری یافته است. تحولات سیستمهای بانکی، که عمیقا با جهانی سازی مشخص شده است، نیاز به نظارت محتاطانه برای حفظ ثبات و اطمینان در سیستم مالی را افزایش داده است. چارچوب سیستم کنترل داخلی در موسسات اعتباری و عملکرد حسابرسی داخلی آنها با در نظر گرفتن کلیه الزامات تعیین شده توسط کمیته نظارت بر امور بانکی بازل نیاز به بازنگری دارد. بنابراین، سیستم کنترل داخلی بانکها باید بر اساس عناصر اساسی بنا شده تا اطمینان حاصل شود که بانک از قوانین و مقررات پیروی میکند، به سودآوری طولانی مدت دست پیدا میکند، گزارش مالی و مدیریتی قابل اعتماد را حفظ میکند و ریسک زیانهای غیر منتظره را کاهش میدهد یا به اعتبار بانک لطمه وارد کند. علاوه بر این، عملکرد حسابرسی داخلی، برای اطمینان از نهایی بودن آن موثرترین همکاری بین ناظر، حسابرس داخلی و حسابرس مستقل باید بین برخی اصول تنظیم شود.
The recent evolution of banking system, profoundly marked by globalization, has increased the need of a prudential supervision in order to maintain stability and confidence in the financial system. the framework for both internal control system in credit institutions and their internal audit function needed to be revised taking into account all the requirements settled by the Basle Committee on Banking supervision. Therefore, banks' internal control system had to be built on essential elements in order to ensure that the bank will comply with laws and regulations, will achieve long-term profitability, will maintain reliable financial and managerial reporting and will decrease the risk of unexpected losses or damage to the bank's reputation. In addition, the internal audit function, to assure its finality the most effective cooperation between the supervisor, the internal auditor and the external auditor had to be organised among certain principles.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، سيستم کنترل داخلي بانک ها بايد بر اساس عناصر اساسي بنا شده تا اطمينان حاصل شود که بانک از قوانين و مقررات پيروي مي کند، به سودآوري طولاني مدت دست پيدا مي کند، گزارش مالي و مديريتي قابل اعتماد را حفظ مي کند و ريسک زيان هاي غير منتظره را کاهش مي دهد يا به اعتبار بانک لطمه وارد کند.
سيستم کنترل داخلي براي رسيدن به اهداف خود، بايد با توجه به دامنه اي از اصول کيفي سازماندهي شود، مانند : سازمان ، خويشتن داري، تداوم ، جهان شمولي، استقلال ، اطلاع رساني، هماهنگي، کيفيت پرسنل (فلگا و يوناسکو، ١٩٩٨) کنترل داخلي، يک فرآيند مستمر است که هيات مديره ، مديران ارشد و همه سطح پرسنل را در بر ميگيرد و هدف آن تضمين اين است که همه اهداف تعيين شده به دست خواهند آمد.
بنابراين ، براي تضمين استقلال خود در مقابل فعاليت هاي بانک ، دپارتمان حسابرسي داخلي بايد تحت کنترل مستقيم يکي از مديران اجرايي بانک يا هيات مديره يا کميته حسابرسي آن (اگر وجود دارد) بسته به چارچوب حاکميت شرکتي عمل کند.
به طور خاص ، دپارتمان حسابرسي داخلي بايد ارزيابي کند: الف ) انطباق فعاليت بانک ها با سياست ها و کنترل ريسک ؛ ب ) قابليت اعتماد (از جمله جامعيت ، دقت و کامل بودن ) و به موقع بودن اطلاعات مالي و مديريت ؛ ج ) تداوم و قابليت اطمينان سيستم هاي اطلاعاتي الکترونيکي؛ د) عملکرد ادارات کارکنان را افزايش ميدهد.