چکیده:
زمینه و هدف: شناخت ویژگیهای ادبی، انتقادی و سیاسی اشعار شاعرانی چون اخوان ثالث، شاملو و کسرایی همواره نزد محققان جایگاه برجستهای داشته است، اما فهم این خصیصهها در پرتو یک روش تحلیلی است که این امکان را برای محقق فراهم میسازد تا درکی جامع از نحوه بازنمایی اشعار اعتراضی این شاعران پیدا شود. باری در تحقیق حاضر تلاش بر این است تا با رویکردی تحلیلی، به مطالعه شیوههای شعر اعتراض در شعر شاعرانی چون اخوان ثالث، شاملو و کسرایی پرداخته شود.
روش مطالعه: روش انجام این تحقیق بصورت توصیفی، اسنادی (کتابخانهای) و براساس رویکردی تحلیلی است.
یافتهها: مطالعه در شیوههای شعر اعتراض معاصر با تکیه بر شعر شاعرانی چون اخوان ثالث و شاملو و سیاوش کسرایی حاکی از وحدت نظام مفهومی و مضمونی اشعار این شاعران در مسیر برافراشتن ندای مردم است. در این میان اخوان ثالث، با ندایی یاسآلود از درازنای تاریخ و آیین زردشتی سخن میگوید. شاملو نظم مستقر اجتماعی را نمیپذیرد و در تلاش برای فهم یک نظام آرمانی، هدفگذاریهای سیاسی و اجتماعی است که کمکم به یک جهانبینی بسیط فلسفی و انقلابی منتهی میشود. کسرایی اما نه چون اخوان ناامید از تغییر است و نه چون شاملو دل به گزارههای فلسفی و اجتماعی خوش دارد، بلکه او شاعری متعهد و انقلابی به تمام معنا است.
نتیجهگیری: در شعر اخوان بنمایههای اعتراضی، در قالب نوعی نگرش یاسآلود ظاهر میشود. اخوان گمان میکرد تنها راه نجات، پناه بردن به یک سلوک آیینی اصیل است. اما شاملو ذاتا شاعری ناسازگار با روحیۀ زمانهاش بود. شعر شاملو تمامی عناصر حیاتی جامعه را بر ساختی کجومعوج از ساحتهای ایدئولوژیک حاکمیت سیاسی میدانست و ازاینرو، اعتراض در چنین جامعهای را حرکتی مقدس بشمار میآورد. از آن سو، اگرچه کسرایی بلحاظ مکتبی و مرام اجتماعی به شاملو نزدیک بود، رویکرد تمثیلی و نمادین ابتدایی او و در آخر اشعار انقلابی و چریکیاش باعث شد حامی و مشوق یک انقلاب سوسیالیستی و مردمی باشد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Recognizing the literary, critical and political features of the poems of poets such as the Third Brotherhood, including and fragmentation has always been prominent among researchers, but understanding these features in the light of an analytical method that allows the researcher to have a comprehensive understanding of how Representations of the protest poems of these poets can be found. In the present study, we try to study the methods of protest poetry in the poetry of poets such as the Third Brotherhood, including the fragmentation, with a comparative approach.
METHODOLOGY: The method of this research is descriptive, documentary (library) and based on an analytical approach. In this method, the researcher tries to present his desired idea by using different methods of data collection.
FINDINGS: The study of contemporary protest poetry methods based on the poetry of poets such as the Third Brotherhood and Shamloo and Siavash Kasraei indicates the unity of the conceptual and thematic system of the poems of these poets in the way of raising the voice of the people. Meanwhile, the Third Brotherhood speaks with a desperate voice about the length of Zoroastrian history and religion. Shamloo does not accept the established social order and in trying to understand an ideal system, it is political and social goals that gradually lead to a simple philosophical and revolutionary worldview. Kasraei, however, is not as disappointed with change as the Brotherhood, nor is he inclined to philosophical and social propositions, but he is a committed and revolutionary poet in every sense.
CONCLUSION: In the poetry of the Brotherhood, the themes of protest appear in the form of a kind of despairing attitude. The Brotherhood thought that the only way out was to take refuge in a genuine ritual. But Shamloo was inherently a poet incompatible with the spirit of his time. Shamloo's poetry considered all the vital elements of society to be a distorted structure of the ideological realms of political rule, and therefore considers protest in such a society a sacred movement. On the other hand, although Kasraei was close to Shamloo in terms of school and social ideology, but his primitive allegorical and symbolic approach and finally his revolutionary and guerrilla poems made him a supporter and encourager of a socialist and popular revolution.
خلاصه ماشینی:
پژوهشي در سبک ، محتوا و شيوه هاي شعر اعتراض معاصر با بررسي اشعار «مهدي اخوان ثالث ، احمد شاملو، سياوش کسرايي » لاله عرفانيان ، فرزاد عباسي *، مهدي نوروز، بتول فخراسلام گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد نيشابور، دانشگاه آزاد اسلامي، نيشابور، ايران .
چکيده : زمينه و هدف : شناخت ويژگيهاي ادبي، انتقادي و سياسي اشعار شاعراني چون اخوان ثالث ، شاملو و کسرايي همواره نزد محققان جايگاه برجسته اي داشته است ، اما فهم اين خصيصه ها در پرتو يک روش تحليلي است که اين امکان را براي محقق فراهم ميسازد تا درکي جامع از نحوة بازنمايي اشعار اعتراضي اين شاعران پيدا شود.
باري در تحقيق حاضر تلاش بر اين است تا با رويکردي تحليلي، به مطالعۀ شيوه هاي شعر اعتراض در شعر شاعراني چون اخوان ثالث ، شاملو و کسرايي پرداخته شود.
يافته ها: مطالعه در شيوه هاي شعر اعتراض معاصر با تکيه بر شعر شاعراني چون اخوان ثالث و شاملو و سياوش کسرايي حاکي از وحدت نظام مفهومي و مضموني اشعار اين شاعران در مسير برافراشتن نداي مردم است .
«در مقايسه با اشعار سياسي و اجتماعي شاعران جريان سمبوليسم جامعه گرا همچون نيما، شاملو، و فروغ فرخزاد که در آنها از زبان و بياني نمادين و کنايي براي بيان عواطف و انديشه ها استفاده ميشد، زبان شعر شاعران اين جريان در بسياري موارد صريح ، روشن و مستقيم است » (جريانهاي شعري معاصر فارسي، پورجافي: ص ٣٤٩).
در اين مقاله نمونه هاي شعر اعتراضي در شعر شاعران برجستۀ اين جريان از جمله مهدي اخوان ثالث ، احمد شاملو و سياوش کسرايي بررسي ميشود.