چکیده:
هویت، از آن روی که با فردیت یافتگی در پیوند است، یکی از مباحث پراهمیت در حوزۀ علوم انسانی به شمار می آید. زیرا تنها در سایۀ هویّت است که انسان، از ناپیدایی در جمع رها می شود و به تشخص می رسد و برای ایفای نقش انسانی خویش در زندگی اجتماعی، آماده می گردد. بنابراین در تمام جوامع بشری، هویت ملی، به نسبت هویت های دیگرانسان، ارزش اجتماعی بیشتری دارد. موضوع مقالۀ حاضر بررسی هویت ملی در شعر دو شاعر بزرگ معاصر، اخوان و شفیعی کدکنی است. برای درک این مقوله در نزد آنان، ابتدا به مسالۀ هویت، هویت فرهنگی، هویت اجتماعی و هویت ملی به اختصار اشاره شده، و سپس مصادیق هویت ملی را در سروده های این دو شاعر، یافته، مقوله بندی و تحلیل کرده ایم. داده های این پژوهش به شیوۀ کتابخانه ای و اسنادی گردآمده و با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیل شده است. حاصل کار این که هر دو شاعر در هویت یافتگی شاخص بوده و در سفر زندگی و شعر خود، بیش از هر جا در منزل هویّت ملی، توقف کرده اند.
As Identity is connected to individuality, it is one of the most important topics in the field of humanities. Because it is only in the shadow of identity that man is released from invisibility in society then he reaches the individual and prepares to play its human role in society. Therefore, in all human societies, national identity has more social value than other identities. The subject of the present article is the study of national identity in the poetry of two great contemporary poets, Akhavan and Shafi'i Kadkani. To understand it, we first briefly study the issue of identity, cultural identity, social identity and national identity and then, we have found, categorized and analyzed the objects of national identity in the poems of these two poets to show its impact on their poetry. The data of this research have collected in a library and documentary manner and then we analyzed them using a descriptive method. As a result, both poets are prominent in identity and have stopped in their journey of life and poetry, more than anywhere else in the home of national identity.
خلاصه ماشینی:
درايران ،هويت يافتگي،اگرچه همواره درميان فرهيختگان جامعـه وجـودداشـته ،دو مرحلۀبه هم پيوسته وبه هم آميخته دارد:اولين مرحله دراوايل قرن سوم بدان دليل شـکل گرفت که قوم ايراني،برايحفظ زبان وفرهنگ خوددربرابراعراب متجاوزوسلطه گربـه مثابۀدشمن هويت مليايستادگيکرد.
البته «ادبيات همواره باپرسش هايمربوط به هويـت سـروکـار داشته است وآثارادبي،تلويحايابه تصريح ،طرح پاسخيبه اين نوع پرسش هـادرافکنـده است .
اخوان هم درميهن دوستيوبيان عواطف خويش نسبت به ايـن «کهـن بـوم وبـر»در شعرمعاصرايران همتايينداردوبه رغم نااميديازآباديمجـددوطـن ،هـم چنـان بـه آن عشق ميورزد.
اشاره هايبسيارشاعران موردبحث به فرهنگ وسنن ملي،به آنان هويت ميبخشـدو مليت آنان رادربرابرمليت هايديگربرجسته ميکندوبدان دليل که مليـت نـوعيآگـاهي گروهياست ؛يعنيآگاهيبه عضويت درملت ياوابستگيبه ملت .
زيرااساسا«روح ايرانيدراين پايبنديبه هويت ملـيو فرهنگيخودومقاومت دربرابرويژگيبيگانگان وفرهنگ آن ها،ازفضيلت والايگذشت وآشتيجوييومداراونيـک انديشـيوبردبـاريوشـکيباييفـردي،دربرابـرانديشـه و آيين هايگوناگون برخورداراست واين همه سبب شده است که به چشم احترام به ايران و ايرانيان بنگرند.
بـه همـين دليـل است که درهمه جامردم به اين عصاره هايفرهنگيافتخاروبه وسيلۀآن احساس هويـت ميکنند.
احاطه کم نظيرشفيعيکدکنيبرتاريخ فرهنگ وادب گذشتۀايران سبب شده است که اودراين فضانفس بکشدوتقريباهمه چيزراازدريچه اين فرهنگ ببينندونگاه مخاطـب راهم به آن مجدوعظمت ،معطوف دارد.
فرهنگ ايران ازرهگـذرتجربـه هـايعينـي وانديشيدن به آن هابه وجودآمده است .
زيـرا«درتمـام دوره هاييکه اين فرهنگ درگسترش بوده است ،دايره نفوذاين زبان نيزدرتوسعه بـوده و دامنۀرسانندگيآن آفاق پهناوريازاين جهان متمدن راشـامل مـيشـده اسـت .
انوري،حسن (١٣٨١)فرهنگ بزرگ سخن ،چاپ اول ،تهران :سخن .
شفيعيکدکني،محمدرضا(١٣٩٢)زبان شعر در نثر صوفيه ،چاپ اول ،تهران :سخن .