چکیده:
امروزه کسب و کارها در محیطی فعالیت می نمایند که بسیار پیچیده، غیرقابل پیش بینی و متلاطم می باشد. برای اینکه در چنین محیطی بتوان دوام آورد، کسب و کارها باید بتوانند عوامل و معیارهای مختلف را در جهت بهبود عملکرد شناسایی و جهت افزایش آن گام بردارند. از زمان ورود مفهوم خودسازماندهی از حوزه های سیستم های پیچیده به حوزه های مدیریتی و کسب و کار، این موضوع مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و محققین مختلف با رویکردهای متفاوتی به آن نگریسته اند اما فقدان پژوهشی که با رویکرد بازاریابی خلاق و کارآفرینانه ارتباط آن را با عملکرد کسب و کار بررسی کند، احساس می گردد. در این راستا هدف تحقیق حاضر بررسی بازاریابی خلاق و کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار بر اساس مدل خودسازماندهی میباشد. در راستای دستیابی به هدف حاضر، با استفاده از مرور مطالعات نظری و مطالعه توصیفی، سعی شده است تا با نگاهی مختصر و جامع بر مفاهیم متغیرهای تحقیق، درک مناسبی از آن ها را به وجود آورده و کمبود مطالعات نظری در این زمینه رفع گردد.
Businesses today operate in an environment that is highly complex, unpredictable and turbulent. In order to survive in such an environment, businesses must be able to identify various factors and criteria to improve performance and take steps to increase it. Since the introduction of the concept of self-organization from the realm of complex systems to the realm of management and business, this issue has been considered by many researchers and different researchers have looked at it with different approaches, but the lack of research with a marketing approach. Creatively and entrepreneurially explore how it relates to business performance. In this regard, the purpose of this study is to investigate creative and entrepreneurial marketing on business performance based on self-organization model. In order to achieve the present goal, by using the review of theoretical studies and descriptive study, an attempt has been made to provide a proper understanding of the concepts of research variables with a brief and comprehensive look and eliminate the lack of theoretical studies in this field.
خلاصه ماشینی:
از زمان ورود مفهوم خودسازماندهي از حوزه هاي سيستم هاي پيچيده به حوزه هاي مديريتي و کسب و کار، اين موضوع مورد توجه پژوهشگران بسياري قرار گرفته است و محققين مختلف با رويکردهاي متفاوتي به آن نگريسته اند اما فقدان پژوهشي که با رويکرد بازاريابي خلاق و کارآفرينانه ارتباط آن را با عملکرد کسب و کار بررسي کند، احساس ميگردد.
سازمان ، از ترکيب افرادي تشکيل شده است که با تمرکز بر اهداف خاص ، هويت مستقلي براي کسب و کار ايجاد ميکنند و با استفاده از منابع موجود در سازمان به نتايج 1 مطلوبي دست مييابند و در نهايت منجر به اثربخشي و عملکرد و دستيابي به مزيت رقابتي پايدار ميشوند (آواد و سعد، ٢٠١٣).
1 Awadh & Saad 2 Alqahtani & Uslay 3 Sadiku-Dushi et al از اينرو در تحقيق توصيفي حاضر با توجه به اهميت موضوع و کمبود مطالعات نظري در اين زمينه ، سعي شده است با مرور ادبيات مرتبط با هر کدام از مفاهيم و متغيرها، به بررسي بازاريابي کارآفرينانه و عملکرد کسب و کار بر اساس مدل خودسازماندهي پرداخته شود.
گرايش به کاربرد بازاريابي کارآفرينانه از آنجاست که شرکت ها بايد در محيطي همراه با افزايش ريسک پذيري، کاهش توانايي پيش بيني، وجود مرزهاي سيال در صنعت ، ذهنيت هاي مديريتي فعاليت کنند، اصول مديريت سنتي را از ياد ببرند و ساختار جديدي به وجود آورند که نه تنها راه را براي تغيير هموار سازد، بلکه به ايجاد شکل ساختار جديد نيز کمک نمايد (خاکزاديان و همکاران ، ١٣٩٩).