چکیده:
دو نمایشنامهی به هم پیوستهی آنکه میگوید آری، آنکه میگوید نه ، از جملهی آثار برتولت برشت است که خاستگاه آنها به یک درام «نو» ژاپنی به نام تانیکو بازمیگردد. این نمایشنامه ابتدا توسط آرتور ویلی به زبان انگلیسی و سپس توسط الیزبت هاپتمن به زبان آلمانی ترجمه شد و همین ترجمه مبنای کار برشت برای اقتباسهای او از تانیکو قرار گرفت. اما، هم دو ترجمهی یاد شده و هم نمایشنامههای برشت تفاوتهایی اساسی با نمایشنامهی اصلی داشتند. از همه مهمتر فضای مذهبی تانیکو، در ترجمهها و نمایشنامههای بعدی به فضایی سکولار تبدیل شد و لاجرم در داستان و شخصیتها تغییراتی جدی ایجاد کرد. مقالهی حاضر میکوشد با بررسی آثار یاد شده، تفاوت های کلان بین تانیکو و آثار یاد شدهی برشت را تبیین کرده و از این طریق نگاه فلسفی، اجتماعی، مذهبی و زیباشناختی دو فرهنگ شرق و غرب را با استناد به این آثار مورد مقایسه و تطبیق قرار دهد.
Bertolt Brecht (1898-1956), a German playwright, thinker and social-political activist was one of the noteworthy writers who wrote many of their plays on the basis of eastern literature (especially Chinese and Japanese). The play in two episodes called He Who Says Yes/ He Who Says No, are among Brecht's works which he adapted from an original Japanese No drama, called Taniko by Zenchiko. At first, this play was translated into English by Arthur Waley, and then Elizabeth Hauptman translated it into Germany, the one which Brecht used as his source for creating He Who Says Yes. Both translations and Brecht's play has fundamental differences with the original text. The most important difference is that the religious atmosphere of Taniko in those two translations and Brecht's play became a secular one, resulting to major changes in the story and characters of Taniko. This paper aims to study these two plays, presenting their similarities and differences, furthermore, comparing philosophical, religious, social and aesthetic aspects of two plays.
خلاصه ماشینی:
مقاله ي حاضر ميکوشد با روش تحقيق تحليلي-تطبيقي و مطالعه ي تطبيقي يک درام شرقي، يعني تانيکو که اصالتا يک نمايشنامه ي «نو» ژاپني و نوشته ي نويسنده اي به نام کونپارو زنچيکو (١٤٦٨-١٤٠٥ ;Konparu Zenchiku) است ، با نمايشنامه هاي آنکه ميگويد آري و آنکه مي- گويد نه ، اثر برتولت برشت ، اولا نحوه ي تاثيرپذيري اين نمايشنامه نويس بزرگ را از درام سنتي ياد شده مشخص کند؛ در درجه ي دوم مشخص کند که تانيکو توسط قلم برشت با چه تغييراتي روبه رو شده است ؛ و در نهايت بر آن است تا نشان دهد که در اين فرايند اقتباسي، مباني فکري و فلسفي اثر اصلي با چه تفاوت هايي در دو اثر بعدي به نمايش گذاشته شده اند.
اما زماني که پسر بر خواسته ي خود پافشاري ميکند، مادر به اين امر رضايت ميدهد و آجاري نيز ميپذيرد که او را با خود براي انجام آيين Ð همراه کند: __________________________________________________________________________ ١ ديالوگ ها از کتاب زير ترجمه و برداشت شده است : Waley, Arthur (1976), The Noh Plays of Japan, Tuttle Publishing, North Clarendon, USA The Maejite ٢ «مائه جيته » يعني «شيته ي نخستين » و به معني شخصيت اصلي در پرده اول نمايش است .
» (٢٠١٨:٢٤٠ ,Tian) به هر صورت ، برشت پس از آشنا شدن با مجموعه ي آرتور ويلي و خصوصا پس از آنکه شيفته ي داستان تانيکو شد، تصميم گرفت اين نمايشنامه ي ژاپني را مورد اقتباس قرار داده و از ١ آن يک نمايشنامه ي آموزشي خلق کند؛ اثري که امروزه ما آن را با نام آنکه ميگويد آري مي - شناسيم .