خلاصه ماشینی:
">قدرت اسطوره:سبیل چاپلین و هیتلر-هینکل آندره بازن از نگاه کسی که در نظام اسطوره و زیباشناختی، برای چاپلین اهمیتی دستکم برابر اهمیت هیتلر در نظام تاریخی و سیاسی قایل است،کسی که در وجود این حشره سیاه و سفید خارق العاده که تصویرش بشریت را آزار میدهد،همانگونه که تصویر آن مرد است شکسته که هنوز که هنوز است نسل ما را کلافه میکند،دیکتاتور بزرگ معنایی پایانناپذیر و نامحدود دارد.
چارلی برای نابود کردن حریف خود،او را مسخره نمیکند، چرا که اگر چنین باشد،بدیهی است که فیلم،موفق (به تصویر صفحه مراجعه شود) نخواهد بود،او با خلق مجدد یک دیکتاتور بینظیر، محض و ضروری که ما در قبال او از هرگونه تعهد تاریخی و روانشناختی رها میسازد نیست و نابودش میکند.
درست است که شوخیهای سالهای 1939-1940 به نظر ما بامزه میآمدند،اما چنانچه چاپلین موفق نمیشد تقلید مضحک را بر مسخرگی غالب کند هیتلر میتوانست از موجودیت خود در برابر هینکل دفاع کند."