خلاصه ماشینی:
"صحنههای آغاز فیلم هم بر مسأله بازنشستگی جری بلک و پیر شدن او اشاره دارند،مثلا وقتی جری به اداره میرود و از پنجره به بیرون نگاه میکند پیرزنی ناتوان را میبیند که با عصا و به سختی راه میرود؛بعد در اتاقش به عکسهای دوران جوانیاش خیره میشود.
حتی خطای بزرگی میکند:او برای عمل کردن به قولش به پدر و مادر دخترک مقتول برای یافتن قاتل او؛دختربچهء دیگری را برای قاتل طعم قرار میدهد و رابطهء عهاطفی خود را با دختربچه و مادرش به فراموشی میسپارد(البته میدانیم در نوشتن فیلنامه چنین مواردی یعنی دادن خصلتهای متناقضنما به شخصیت مورد نظر،اساس خلق شخصیتهای جذاب و چند بعدی را تشکیل میدهند.
در این نما متوجه میشویم رزباد در حقیقت نام سورتمهء دوران کودکی چارلز فاستر کین است(این مسأله را فقط تماشاگر میفهمد و هیچ کدام از شخصیتهای فیلم از این موضوع آگاه نمیشوند)نیاز به این مسأله در فیلم وقتی بیشتر احساس میشود که شون پن،جری و تماشاگر را به اشتباه به مرد بلندقد کشیشی به عنوان قاتل مظنون میکند."