چکیده:
توجه به رفاه ذهنی و تعهد سازمانی به عنوان یکی از مسائل مهم سازمانی می تواند تحت تاثیر رهبری ذهن آگاه توسعه یابد، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری ذهن آگاه بر رفاه ذهنی و تعهد سازمانی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر ساری به تعداد 186 نفر بود، با توجه به جحم جامعه آماری پرسشنامه های پژوهش بین تمامی مدیران توزیع شد و در مجموع تعداد 173 پرسشنامه جمع آوری شد. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری ذهن آگاه از الریچ (2017)، رفاه ذهنی از چنگ و همکاران(2015) و تعهد سازمانی از بالفور و کسلر(1996) استفاده شد. روایی پرسشنامه از طرق نظر متخصصان و تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت، پایایی پرسشنامه های نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رهبری ذهن آگاه 81/0، رفاه ذهنی 92/0 و تعهد سازمانی 89/0 محاسبه شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel8.8 وSPSS22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر رهبری ذهن آگاه بر رفاه ذهنی و تعهد سازمانی در سطح 01/0 مثبت و معنی دار می باشد، بر اساس نتایج به دست آمده رهبری ذهن آگاه می تواند نقش تاثیر گذاری بر افزایش رفاه ذهنی و تعهد سازمانی مدیران مدارس داشته باشد.
Attention to mental well-being and organizational commitment as one of the important organizational issues can be developed under the influence of mindful leadership, therefore the present study aims to investigate the impact of mindful leadership on mental well-being and organizational commitment. The research method is descriptive-correlational modeling of structural equations. The statistical population of the study included all primary school principals in Sari with 186 people. According due to the statistical population, research questionnaires were distributed among all managers and in general 173 questionnaires were collected. To collect research data, three standard questionnaires of mindfulness leadership from Ehrlich(2017), mental well-being from Zheng et al. (2015) and organizational commitment from Baulfour &Wechsler (1996) were used. The validity of the questionnaire was confirmed by experts and confirmatory factor analysis. The reliability of the questionnaires was calculated based on Cronbach's alpha coefficient for the mindfulness leadership questionnaire 0.81, mental well-being 0.92 and organizational commitment 0.89. Research data after collection, were analyzed by using Pearson correlation coefficient test and structural equation model in Lisrel and SPSS statistical software. The results showed that the effect of mindfulness leadership on mental well-being and organizational commitment is positive and significant at the level of 0.01. Based on the results, mindful leadership can play an effective role in increasing the mental well-being and organizational commitment of school principals.
خلاصه ماشینی:
com دريافت مقاله : ١٤٠٠/٨/٣ پذيرش مقاله : ١٤٠١/١/٢١ 135 Investigating the Impact of Mindfulness Leadership on Mental well- being and Organizational Commitment (Case study: Primary school principals in Sari) *Marziyeh Niyaz Azari: Assistant Professor of Educational Management, Department of Educational Management, Ghaemshahr Branch, Islamic Azad University, Ghaemshahr, Iran.
to be mindful 137 تاثير مثبت ذهن آگاهي در رهبري، هوشياري، افزايش انرژي و درگيري مثبت در فرايندهاي هدايت پيروان است ، اين مهم از طريق تمرکز در لحظه ي حال اتفاق مي افتد(٢٠١٤ ,Hann &Kabat-Zinn )، بايد عنوان کرد ذهن آگاهي ويژگي هاي ارزيابي عاطفي را در رهبران ارتقا مي بخشد و زمينه اي فراهم مي کند که رهبر بي طرف و عيني تر در تعامل با زير دستان رفتار کند، بنابراين ذهن آگاهي ممکن است رهبران را تحريک کند که توجه و آگاهي بيشتري نسبت به موقعيت هاي مختلف از خود نشان دهند(٢٠٢١ ,Urrila ;٢٠١٨ ,.
Carleton et al)، قلب رهبري ذهن آگاه ،١ توجه جدي و خودآگاهي است ، هنگامي که رهبري با آگاهي تفکر مي کند، همچون يک نورافکن ابهامات محيط کار را روشن و از بين مي برد، بر اين اساس مفهوم توجه به عنوان مهم ترين عامل براي رهبري ذهن آگاه معرفي مي شود، رهبري ذهن آگاه با شفافيت ذهني و انعطاف پذيري عاطفي در تعامل با زير دستان خود مي باشد، اين نوع از رهبري خير خواهانه سازمان هاي متفکر را ايجاد مي کند و روش هايي که تفکر و اثربخشي را در سازمان توسعه مي دهند، پشتيباني مي کند(٢٠١٧ ,Ehrlich).
(& Orizi Samani, 2009; Soltanzadeh, 2012 علي رغم اينکه مطالعات نشان داده است که انواع سبک هاي رهبري مي تواند بر تعهد سازماني و رفاه ذهني کارکنان موثر باشد( Kameli ;٢٠١٦ ,Mehdad &Jadi ;٢٠١٥ ,.