چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشایندها و پیامدهای پذیرش یادگیری الکترونیکی در دانشجویان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به تعداد 4064 نفر تشکیل دادند که از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 351 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای ویژگیهای دانشجویان، نگرش دانشجویان نسبت به یادگیری الکترونیکی، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، ویژگیهای اساتید، مدیریت دانش، پذیرش یادگیری الکترونیکی، قصد رفتاری و استفاده واقعی از سیستم یادگیری الکترونیکی استفاده شد. روایی پرسشنامهها، با روشهای روایی منطقی (صوری و محتوایی) و سازه (تحلیل عاملی تاییدی) مورد تایید قرار گرفت و پایایی نیز با روش آلفای کرونباخ برآورد شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام گرفت که از طریق نرمافزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 اجرا شد. بر اساس نتایج پژوهش، ویژگیهای دانشجویان، نگرش دانشجویان نسبت به یادگیری الکترونیکی، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، ویژگیهای اساتید و مدیریت دانش بهعنوان پیشایند و قصد رفتاری و استفاده واقعی از سیستم یادگیری الکترونیکی بهعنوان پیامد پذیرش یادگیری الکترونیکی مورد تاکید است. بیشترین میزان ضریب مسیر بین کیفیت سیستم با پذیرش یادگیری الکترونیکی (91/0 (ß= و کمترین میزان بین کیفیت محتوا و پذیرش یادگیری الکترونیکی (42/0 (ß= مشاهده شد. همچنین در مورد پیامدهای پذیرش یادگیری الکترونیکی نیز بیشترین میزان ضریب مسیر بین پذیرش یادگیری الکترونیکی و پیامد احتمالی قصد رفتاری (72/0(ß= مشاهده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت که هر گونه افزایش در متغیرهای ویژگیهای دانشجویان، نگرش دانشجویان نسبت به یادگیری الکترونیکی، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، ویژگیهای اساتید و مدیریت دانش بهعنوان پیشایندها همراه با افزایش در پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان و هر گونه افزایش در متغیر پذیرش یادگیری الکترونیکی با افزایش در میزان قصد رفتاری و استفاده واقعی از سیستم یادگیری الکترونیکی بهعنوان پیامدها همراه خواهد بود. بنابراین توجه به پیشایندها و پیامدهای پذیرش یادگیری الکترونیکی هنگام راهاندازی و استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی ضروری به نظر میرسد.
The aim of this study was to investigate the antecedents and consequences of accepting e-learning in students. This research is applied in terms of purpose and nature and in terms of data collection is a descriptive correlation based on structural equation modeling. The statistical population of the study consisted of all undergraduate students of Shiraz University of Medical Sciences in the number of 4064 people who were selected as a sample through Krejcie and Morgan table, 351 people through proportional stratified random sampling method. To measure the research variables, questionnaires of students' characteristics, students' attitudes toward e-learning, system quality, content quality, teachers' characteristics, knowledge management, e-learning acceptance, behavioral intention and actual use of e-learning system were used. The validity of the questionnaires was confirmed by logical (formal and content) and structural (confirmatory factor analysis) validity methods and the reliability by Cronbach's alpha were estimated. The data analysis method was performed at two levels of descriptive and inferential (structural equation model) which was implemented through SPSS 24 and Lisrel 8.8 software. Based on the research results, students 'characteristics, students' attitudes toward e-learning, system quality, content quality, faculty characteristics and knowledge management as a precursor and behavioral intention and actual use of e-learning system as a consequence of accepting e-learning Is an emphasis. The highest correlation coefficient was observed between system quality and e-learning acceptance (ß= 0.91) and the lowest correlation between content quality and e-learning acceptance (ß = 0.42). Also, the highest correlation coefficient was observed for e-learning acceptance consequences. Behavioral intention (ß= 0.72) was observed between e-learning acceptance and possible outcome. According to the obtained results, it can be said that any increase in the variables of student characteristics, students' attitudes toward e-learning, system quality, content quality, faculty characteristics and knowledge management as antecedents with increasing In students' e-learning acceptance and any increase in the e-learning acceptance variable will be accompanied by an increase in the amount of behavioral intention and actual use of the e-learning system as consequences. Therefore, it seems necessary to pay attention to the antecedents and consequences of accepting e-learning when launching and using the e-learning system.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتايج پژوهش ، ويژگيهاي دانشجويان ، نگرش دانشجويان نسبت به يادگيري الکترونيکي، کيفيت سيستم ، کيفيت محتوا، ويژگيهاي اساتيد و مديريت دانش به - عنوان پيشايند و قصد رفتاري و استفاده واقعي از سيستم يادگيري الکترونيکي به عنوان پيامد پذيرش يادگيري الکترونيکي مورد تاکيد است .
با توجه به مطالعات انجام شده ، عواملي زيادي بر پذيرش يادگيري الکترونيکي موثر است که در جريان اين پژوهش به بررسي نقش ويژگيهاي دانشجويان ، نگرش دانشجويان نسبت به يادگيري الکترونيکي، کيفيت سيستم ، کيفيت محتوا، ويژگيهاي اساتيد و مديريت دانش به عنوان پيشايندها پرداخته شده است .
در اکثر مطالعات پيشين ، برخي از سازه هاي نظريه يکپارچه پذيرش و استفاده از يادگيري الکترونيکي (نگرش نسبت به يادگيري الکترونيکي، ويژگي هاي دانشجويان ، کيفيت فناوري اطلاعات ، کيفيت محتوا، رفتار استفاده ، مديريت دانش و ويژگيهاي اساتيد) ناديده گرفته شده و مورد مطالعه قرار نگرفته است .
(Yazdi & Hazeri, 2015 همچنين نتايج حاکي از اين است که بين کيفيت سيستم و پذيرش يادگيري الکترونيکي رابطه علي وجود دارد.
نتيجه ديگر مربوط به رابطه علي بين کيفيت محتوا و پذيرش يادگيري الکترونيکي بود که با نتايج پژوهش هاي (٢٠٢١ ,Nourian &Alipour, Noroozi, )، (٢٠٢٠ ,Poortavakoli et al)، (٢٠١٨ ,Shams &Abbasi Kasani ) و (٢٠١٤ ,Tunali) همسو ميباشد.
(2018 نتيجه ديگر مربوط به رابطه علي بين مديريت دانش و پذيرش يادگيري الکترونيکي بود که با نتايج پژوهش هاي (٢٠٢٠ ,Tavallaee) و (٢٠١٨ ,Shams &Abbasi Kasani ) همسو ميباشد.
اين فرضيه با نتايج پژوهش هاي (٢٠٢٠ ,Mohammadian et al)، (Mojaddam, Mohammadi, 2019 &Nadaf, )، ( &Hasanzade, karimzadegan moghadam, ٢٠١٣ ,motaghian) و (٢٠١٨ ,Sulaiman &Halili ) همسو ميباشد.