چکیده:
هزینه یابی هدف یک سیستم مدیریت هزینه، برای توسعه محصولات است که سودآوری برای توجیه تولید
کافی تلقی میشود. استراتژی مربوط به هزینه های هدف این است که ٨٠ تا ٨٥ درصد هزینه های چرخه
عمر محصول در مرحله توسعه آن تعیین میشود. در نتیجه، هزینه یابی هدف، تلاش های خود را بر روی
توسعه محصول متمرکز میکند، زیرا دارای بیشترین توانایی برای مدیریت هزینه محصول است.
هزینه یابی هدف با تحقیق در مورد مشتریان و کیفیت و ویژگیهای در یک محصول آینده و بهایی که
مشتریان مایل به پرداخت این ویژگیها هستند آغاز میشود. مرحله بعدی شامل تعیین سودآوری مورد نیاز
شرکت برای تولید یک محصول کمتراز قیمت بازار برای تعیین هدف، یا هزینه مجاز است.
تمام تلاش های بعدی هزینه های هدف برای دستیابی به هزینه های مجاز محصول است. اگر قیمت محصول
از لحاظ قیمت، رقابت با محصولات بازاررا دارد، تولید میشود. در غیر این صورت محصول از نظر مالی
غیرعملی است.
در یک مطالعه از مسائل کنترل مربوط به "هزینه یابی هدف (٢٠٠٦) Kee and Matherly نمونه ای از
یک محصول را که هزینه تولید آن کمتراز هزینه هدف آن است ارائه می دهد، اما ارزش فعلی خالص
منفی (NPV) را به دست میآورد، بنابراین محصولی که هزینه تولید آن بیشتر از هزینه هدف خود است
NPV مثبت را به دست میآورد. این مثال نشان میدهد که هزینه های هدف ممکن است منجر به پذیرش
(رد کردن) محصولاتی شود که ارزش اقتصادی را به شرکت (ارزش افزوده) باز میگرداند یا تحمیل
میکند. Kee و Matherly (٢٠٠٦) در مورد این موضوع بحث نمیکنند که آیا نمونه آنها نشان دهنده
یک ویژگی کلی "هزینه یابی هدف " است یا صرفا یک محصول از موارد محصول است که آنها توسعه
یافتهاند. مثال استفاده شده توسط Kee و (٢٠٠٦) Matherly نشان دهنده اموال غیرقانونی هزینه های
هدف است، و سپس میتواند منجر به اختلال عملکرد تصمیمات مرتبط با تولید شود. در نتیجه، برای
مشخص کردن اینکه آیا مثال استفاده شده توسط Kee و Matherly (٢٠٠٦) یک ناهنجاری یا
سیستمیک است، اهمیت دارد که خواص هزینه هدف را مورد بررسی قرار دهیم. هدف این مقاله بررسی
میزان کافی هزینه های هدف برای تصمیم گیریهای مربوط به تولید است.
هزینه های هدف کافی است اگر به طور مداوم منجر به پذیرش محصولات برای تولید میشود که ارزش
اقتصادی را به شرکت اضافه میکند. این مقاله مالکیت هزینه های هدف را مشخص میکند که منجر به
پذیرش تصمیم گیری یا رد تصمیم گیریهای غیرمتعارف میشود. این مقاله تاثیر این ویژگی را بر توسعه
محصولات و نیز شرایطی که تاثیر آن بر تصمیمات مربوط به تولید را تحت تاثیر قرار می دهد، را بررسی
میکند. باقیمانده از این مقاله به شرح زیر است
خلاصه ماشینی:
اين مثال نشان ميدهد که هزينه هاي هدف ممکن است منجر به پذيرش (رد کردن ) محصولاتي شود که ارزش اقتصادي را به شرکت (ارزش افزوده ) باز ميگرداند يا تحميل ميکند.
مثال استفاده شده توسط Kee و (٢٠٠٦) Matherly نشان دهنده اموال غيرقانوني هزينه هاي هدف است ، و سپس ميتواند منجر به اختلال عملکرد تصميمات مرتبط با توليد شود.
هزينه هاي هدف کافي است اگر به طور مداوم منجر به پذيرش محصولات براي توليد ميشود که ارزش اقتصادي را به شرکت اضافه ميکند.
محور افقي و عمودي نمودار نشان دهنده مقادير هزينه هاي توليد مربوط به پول در واحد و بودجه سرمايه گذاري شده براي توليد محصول الفا است .
خط نشان داده شده ، ترکيبي از داراييهاي سرمايه گذاري شده و هزينه هاي توليد مربوط به پول را براي هر واحد براي محصول الفا نشان ميدهد که برابر هزينه هاي مجاز آن با يک مدل هزينه سنتي است .
بنابراين ، منطقه بين دو خط به سمت چپ نقطه تقاطع آنها ترکيبي از بودجه سرمايه گذاري شده و هزينه هاي توليد مربوط به پول را براي هر واحد براي محصول الفا مشخص ميکند که با يک مدل هزينه سنتي هدف پذيرفته ميشود، اما با يک مدل هزينه که شامل هزينه سرمايه است رد ميشود.
در نتيجه ، بيشتر زيان هاي اقتصادي ناشي از استفاده از يک مدل هزينه سنتي هدف ، از سطح خاصي از حاشيه سود انتخاب شده براي ارزيابي محصول حاصل ميشود.
International Journal ofProduction Economics115, 559–568.
InternationalJournalof Production Economics118, 398–409.