چکیده:
روایات زنان در دوران تکوین و تشریع فقه، روندی قهقرایی را پیموده است. این روند از نیمه قرن اول هجری با آزادی عمل زنان آغاز گردیده، ولی در طی قرون بعدی، به تدریج روند سختگیرانهای را برای حضور زنان پیموده است. حضور زنان در مسجد - که سمبل حرکتهای اجتماعی عصر پیامبر۹ بوده است و در طی سالیان اولیه رایج بود - در قرون بعدی منع گردید تا آنجا که فتاوای بسیاری در خانهنشینی زنان رایج شد و به عنوان روایت در جامعه فقهی قرون اولیه اسلام در میان شیعه و سنی نشر گردید. سپس عالمان اخلاق و بزرگان اندیشههای احیای دینی آنها را مبنای عمل متدینانه و اخلاقمدارانه جامعه قرار دادند تا آنجا که زنان را به طور کامل از جامعه حذف کردند و بنای خانهنشینی پایدار ایشان را پایهریزی نمودند. در این مقاله روند شکلگیری این روایات را از احادیث موافق حضور زنان (روایات همدلانه) تا روایات مخالف حضور ایشان (روایات غیر همدلانه) بررسی سندی و متنی نمودهایم و تأثیر این روایات را در اندیشه عالمان مسلمان پیگیری نمودهایم.
خلاصه ماشینی:
ما در این مقاله، ابتدا روایاتی را بررسی نمودهایم که موافق حضور زنان در مسجد است (روایات همدلانه) و سپس به برخی از روایاتی که محدودیتهایی برای آنان اعمال کرده یا اساساً مخالف خروج زناناند و حضور آنان را تا اعماق تاریک خانهها ترسیم کردهاند (روایات غیرهمدلانه) پرداختهایم تا روند شکلگیری محدودیتهای حضور اجتماعی زنان را در طول تاریخ فقه زنان مورد نظر و تدقیق قرار دهیم.
بیهقی 16 در این میان، تنها کسی است که روایت را از طریق شافعی از سالم از عبدالله بن عمر نقل کرده و از طریق محمد بن اسحاق صنعانی به عبیدالله بن عمر متّصل شده است.
4 به نظر میرسد از آنجا که در سلسله روایت مجاهد مشخص است که همگی از اهالی کوفهاند، احتمالاً مجاهد در زمینه خروج زنان برای رفتن به مسجد، در شهر کوفه مورد سؤال واقع شده و او فتوای خود را بدینگونه نقل کرده که در هنگام شب، بیرون رفتن ایشان بلامانع است و بدین ترتیب، روایت إذن در شب (ائذنوا للنساء باللّیل الی المساجد) از طریق میزبانان کوفی او نشر یافته است.
(بیت → حجره → دار→ مسجد جماعه) در متن طبرانی راویان سند، کلمه دار را - که در حدیث ابن ابی شیبه نبود - به متن اضافه کردهاند؛ در حالیکه هر دو از ابنلهیعه روایت میکنند، ولی با اضافه کردن آن سیر غیر منطقی این مقایسه همچنان باقی است.
همچنین روایت «خیر مساجد النساء البیوت» مورد توجه محمد تقی مجلسی در روضة المتقین، 1 و شیخ جعفر کاشف الغطاء در کشف الغطاء، 2 سید علی طباطبایی در ریاض المسائل، 3 و علامه شوشتری در النجعة فی شرح اللمعة 4 و عده بسیار دیگری 5 قرار گرفته است.