خلاصه ماشینی:
وجوه افتراق بازیگری تئاتر از بازیگران دیگر عرصهها بهگونهیی است که شاید بیش از دو یا سه وجه،بقیه خیلی شاخص نیستند.
دوران کودکی من اینگونه طی شد و من در دبیرستان پیرنیا که بعدها به دانشکده پیرنیا معروف شد،ثبتنام کردم و آنجا بود که با آقایان «علی نصریان»و«بهمن فرسی»آشنا شدم و به پیشنهاد آقای فرسی یک گروه تئاتر تشکیل دادیم که خیلی گل کرد و در این گروه خیلیها حضور داشتند.
>نقش سرکیسیان اگر اندک استعداد یا جرقهیی از من در کار هنر زده شد،فقط بهخاطر گوش دادن و نزدیک شدن بسیار اصولی و درست به شاهین سرکیسیان بود و او بعد از خانواده،در زندگی هنری من بیشترین نقش را داشت؛در یک جمله میتوانم بگویم من هرچه دارم،از زندهیاد شاهین سرکیسیان است.
این عشق در وجود تنها پسرم نیز شکل گرفت و او نیز بهشدت به تئاتر علاقهمند شد،اما سرنوشتش اینچنین رقم خورده بود که روی صحنه جان به جانآفرین تسلیم کند ...