چکیده:
زمینه و هدف: «همای» از جمله پرندگان اساطیری است که در طول قرون گذشته تا به امروز دستمایۀ مضامین متعددی در شعر شاعران بوده است. هدف این پژوهش بررسی معنا و کارکرد هما از دوران اساطیری تا دورۀ معاصر است.
روش مطالعه: هما در شعر شاعران به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: هما در شعر تمام دوره های موردنظر یافت شد؛ در برخی کمتر و در برخی بیشتر. ویژگیهای ظاهری و اسطوره ای هما در شعر شعرا جلوه گر شده است.
نتیجه گیری: در هر دوره به فراخور تفکر حاکم بر جامعه، تصاویر ارائه شده از همای متفاوت است. در قرون اولیه با چهرۀ اسطوره ای از هما مواجه میشویم. زمانی که شاعران به مضامین مذهبی روی آوردند، هما با مفاهیم مذهبی توصیف شده است. در قرن دهم که شعرا بدنبال نوگرایی بودند تصاویر جدید و متضادی از همای بروز دادند و هرچه به دوران معاصر نزدیک میشویم از ارزش اسطوره ای هما کاسته میشود.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: "Homay" is one of the mythical birds that has been the subject of many themes in the poetry of poets during the past centuries until today. The purpose of this study is to investigate the meaning and function of Homa from the mythological period to the contemporary period.
METHODOLOGY: Homa was studied in the poetry of poets by descriptive-analytical method.
FINDINGS: Homa was found in the poetry of all the desired periods, in some less and in some more. The apparent and mythical features of Homa have been reflected in the poetry of the poets.
CONCLUSION: In each period, according to the prevailing thinking of the society, the images presented by Homay are different. In the early centuries, we encounter the mythical face of Homa. When poets turned to religious themes, Homa was described with religious meanings. In the 10th century, when poets sought modernity, new and contrasting images of Homay emerged. And as we approach the contemporary era, the mythical value of Homa diminishes.
خلاصه ماشینی:
با اينکه در منابع ايران باستان مانند اوستا و يشتها از هماي بعنوان مرغ ياد نشده اما با گذشت زمان و در ادبيات دوران اسلامي ايران ، هما نيز همچون سيمرغ ، پرنده اي همايون فال و سعادتبخش معرفي شده است .
دل بيمقدار عاشق در عشق جانان فرّ همايي مييابد: محترم دار دلم کاين مگس قندپرست تا هوادار تو شد فرّ همايي دارد (حافظ : ص ١٦٦) جدا از مضامين عاشقانه با مضمون هماي، در فضاي مدح و ستايش ممدوح نيز کم و بيش فرّ هما بکار رفته است : آهو از پشتي عدلت ميرود در چشم شير بوم را اقبال بختت ميدهد فرّ هما (ديوان سلمان ساوجي: ص ١٣٦) در مقايسه با ساير ويژگيهاي هما، شاعران اين دوره کمتر به فرّ هما توجه نشان داده اند.
از سويي ديگر او به سقوط ارزشهاي اخلاقي جامعه اشاره دارد و توصيه به بلندهمتي و مناعت طبع ميکند: دولت از مرغ همايون طلب و سايۀ او زانکه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود (همان : ص ٢٨٣) سايۀ طاير کم حوصله کاري نکند طلب از سايۀ ميمون همايي بکنيم (همان :٥١٤) سعدي نيز هما را در مقابل بوم که نماد نکبت و شوربختي است قرار ميدهد و مفهومي اجتماعي ميسازد: کس نيايد به زير سايۀ بوم ور هماي از جهان شود معدوم (کليات سعدي: ص ٤٠) استخوانخواري: شاعران اين دوره با بهره گيري از اين خصوصيت هما، مضامين بديعي خلق کرده اند که اغلب رنگ و بوي اجتماعي دارد.