چکیده:
از مهمترین نقاط عطف تاریخ، هجرت حضرت هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) به سرزمین بیآب و علف حجاز است، که به ایجاد شهر و حرم امن الهی و تجدید بنای خانه کعبه انجامید. تعلیل این هجرت به رذیلهای چون حسادت و انتساب آن به بانو ساره، مسئلهای سؤالبرانگیز است که به جهت شهرت داستان، تأثیر و ترویج آن در منابع، آثار هنری و رسانهها، ضرورت واکاوی مسئله را میطلبد. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی ـ تحلیلی در صدد تحقیق و بررسی این مسئله است که علیرغم اوصاف پسندیدۀ ساره در قرآن، شدت عمل او تحت تأثیر حسادت ادعایی، دارای تنافی و تناقض است. از این رو، واکاوی همهجانبه و تطبیقی این داستان در قرآن، تاریخ، حدیث و اخلاق ضروری است که در این نوشتار پس از تبیین مفهومی و کاربردی حسد و بررسی تطبیقی متون، با تمرکز بر توصیف قرآن به عنوان معیار صحت در توصیف شخصیتهای داستان و نقد و بررسی قرآن به قرآن گزارشها، به نظر میرسد چنین تفسیری، هماهنگ با ظواهر و مبانی قرآنی نبوده و شایستۀ ترویج نیست.
من اهم نقاط العطف فی التاریخ، هجره هاجر واسماعیل الی ارض الحجاز الخالیه من الماء والعشب، والتی ادت الی انشاء مدینه وحرم الهی امن وتجدید بناء الکعبه. ان عزو هذه الهجره الی الغیره المنسوبه الی السیده ساره هو امر مشکوک فیه بسبب شهره القصه، وتاثیرها وترویجها فی المصادر والاعمال الفنیه والاعلامیه یتطلب ضروره تحلیل القضیه. یسعی البحث الحالی المکتوب بمنهج وصفی تحلیلی الی البحث والتحقیق فی هذه المساله وانه علی الرغم من الصفات الایجابیه لساره فی القران فان خطوره افعالها تحت تاثیر الغیره المزعومه لها تناقضات ومنافاه؛ لذلک فان الدراسه الشامله والمقارنه لهذه القصه من کافه الجوانب فی القران وتاریخ الحدیث والاخلاق هو امر ضروری، وفی هذا المقال بعد الشرح المفاهیمی والعملی للحسد، والتحلیل المقارن للنصوص مع الترکیز علی وصف القران کمعیار للدقه فی وصف شخصیات القصه ونقد ومراجعه القران بالقران یتضح ان مثل هذا التفسیر لا ینسجم مع جوانب القران واسسه، ولا یستحق الترویج له.
One of the most important milestones in history is the immigration of hazrat Hajar (Arabic: هاجر) and Ismail (Arabic: اسماعیل) to the land with no water and vegetation “Hijaz” that it leaded to the establishment the divine and security shrine and city and reconstruction of Ka'aba. The justification of this immigration for such a vice like jealousy and ascribing it to Sarah (Arabic: ساره) is questionable that it is crucial to study the issue for being a famous story, its effect and propagation in sources, the artistic works and media. The following research with analytic-descriptive method is going to study this issue that in spite of the righteous attributes of Sarah in the holy Quran, her haughtiness under the effect of the claimed jealousy has opposition and being contradicting; therefore, it is vital to analyze this story in the holy Quran, history, hadith and ethics from all aspects and comparatively. In this paper after the functional and conceptual explanation of jealousy and comparative study of the texts, with centralizing on the description of the holy Quran as a valid criterion on the description of the story characteristics and criticism and examination of the holy Quran via Quran of the reports; it seems that such exegesis has not been in compatible with (harmony) the Quranic and it is not righteous to be propagated.
خلاصه ماشینی:
بنابراین مسئلۀ اصلی این پژوهش، بررسی همهجانبۀ این تنافی و تناقض جهت کشف حقیقت این داستان قرآنی است، که در پاسخ به سٶالات فرعی زیر قابل تحقق است: 1ـ دامنۀ روایت قرآن از این حادثه چیست؟ 2ـ شخصیت معرفیشده از ساره و ابراهیم در قرآن چگونه است؟ 3ـ رویکرد قرآن در تعلیل هجرت حضرت هاجر و اسماعیل چیست؟ این نوشتار با پاسخ به این مسائل، به روش تحلیل و بررسی تطبیقی قرآن به قرآن، همراه با نقد عقلی منطقی، در صدد رفع اشکال و حل مسئله است.
اما آنچه در این مقاله مورد عنایت است، دستیابی به قضاوتی صحیح از ساره با تأییدات قرآنی ـ به عنوان سند مورد اتفاق در این ماجراـ به روش قرآن به قرآن است که طی نظمی منطقی، در چند مرحله قابل تحقق است: نخست: بررسی واژگانی مفهوم حسد و تبیین آن در متون دینی؛ دوم: گزارش داستان در منابع مختلف؛ سوم: تبیین جایگاه و شخصیت حضرت ابراهیم( و ساره در قرآن کریم؛ چهارم: تعلیل قرآنی هجرت مشهور هاجر و اسماعیل؛ پنجم: تحلیل تناقض بر اساس مبانی در راستای حل مسئلۀ اصلی پژوهش.
اشکال دلالی و متنی روایات در باب حسادت بانو ساره این روایات علاوه بر اشکالات سندی، به جهت مخالفت با اصول عقلی، ظواهر قرآنی و مطابقت با اسرائیلیات، به طور عموم مردود، مخدوش و غیر قابل اعتمادند؛ از جمله: الف) حکمی عقلی و نقلی در تأیید الهیِ بدخُلقی و حسادت در زنان به عنوان امر فطری و ماهوی در دست نیست؛ به ویژه که قرآن در تعلیل هجرت هاجر و اسماعیل( به امر الهی، اشارهای به نقش ساره نکرده است؛ بلکه به سکونت همسر و فرزند ابراهیم در سرزمین مکه به ارادۀ رحمانی 3 و به منظور قرار گرفتن ایشان در شعاع مستقیم تربیت الهی اشاره فرموده است (ابراهیم/ 37).