چکیده:
چگونگی و کارکرد نهادها از اهمیتی مضاعف در توسعه و پیشرفت کشور و سرنوشت تحولات و اصلاحات و اجرای برنامهها برخوردار است. دانش و تجربه توسعه در جهان موید آنست که بدون وجود نهادهای کارآمد، توسعه میسر نیست. به رغم تلاش و کوشش فراوان دولتها، عملکرد 40 سال گذشته از مطلوبیت مناسبی برخوردار نبوده است. اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز بدون رفع خلاءهای نهادی و بازآرایی متناسب نهادهای موجود و تنظیم مناسب ماموریتها، وظایف و کارکردهای کارآمد آنها، به بار نخواهد نشست. نظام ملی پیشرفت متشکل از نهادها ،فرایندها ، روابط و رویکردها است، این مقاله بر مقوله نهادها تمرکز دارد. سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به مثابۀ چهارچوب نظری– عملی تحوّل کشور و نقشه راه پیشرفت ایران در بستر انقلاب اسلامی، پارادایم بدیل و جدیدی را در برابر پارادایم جهانی توسعه، مطرح و ارائه میکند که دارای جهتگیریهای تحولی، اصلاحی و قوامبخش در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. اجراییشدن پیشرفت علاوه بر اصلاح و رفع ناکارآمدی نهادهای توسعهای کشور، نیازمند تحول نهادی متناسب آن و تشکیل نهاد کارآمد راهبری است. نهادی که با پایبندی نظری و جامع نسبت به ابعاد مختلف ارزشی، بینشی و علمی پیشرفت، از تخصص و تجربۀ لازم عملی و اجرایی در سطح کلان و راهبردی برخوردار باشد. همچنین توان لازم برای بررسی و پایش علمی - عملی روند اجرایی الگو در سطح کلان پیشرفت ویژگی دوم آن است. با چنین ویژگیها این نهاد خواهد توانست از مشارکت اثربخش نخبگان در سطحی وسیع بهرهمند شود. گسترۀ پیشرفت، تحول و حرکت مطلوب همۀ قوا و بخشهای مختلف نظام و قشرهای مختلف مردم را در بر میگیرد و نیازمند هماهنگی میان مجموعه نهادهای موثر، یکپارچهسازی منابع پیشرفت، هدایتگری پروژههای کلان و درازمدت ملی است. لازمۀ این امر غیرقوهای بودن چنین نهادی است. تشکیل «نهاد ملی پیشرفت» یکی از تحولات اصلی نهادی برای اجرای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که با لحاظ تجربه نهادی توسعه در ایران و آسیبشناسی روند تحولات آن و تجربۀ کشورهای مختلف، در این مقاله پیشنهاد شده است. تلاش شده است بصورت فشرده دلایل تشکیل این نهاد شامل ضرورت، جایگاه، وظایف و ماموریت های اصلی و نسبت آن با سایر نهادهای عالی موثر در راهبری جریان پیشرفت کشور ارائه شود.