خلاصه ماشینی:
"تعطیل و تقلیل واحدهای مستندسازی در نهادهایی که عاملان اصلی تهیه و تولید فیلم مستند بشمار میآیند-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،وزارت نفت، سیمای جمهوری اسلامی ایران،کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان-در این کار،عامل مهمی شمرده میشود.
عامل دیگر را باید در سیاستگذاری مسؤولان امر جست،تمرکز سرمایه و فعالیت در سینمای داستانی و بلند و بها ندادن به تولید فیلم مستند که زاییده شناختی سطحی و نادرست است،بی هیچ توجهی به عواقب زیانبار و نتایج این ارزیابی شتابزده،موقعیت را برای شکلگیری و گسترش همه جانبه عارضهای فراهم میکند که امروزه با نام با مسمای«بحران در سینمای ایران»از آن یاد میشود.
در 13 شهریور 9531، دولت عراق رسما تجاوز به خاک ایران را شروع میکند و از این به بعد،نوع جدیدی از فیلم مستند در ایران شکل میگیرد که تاکنون وجود نداشته است:سینمای مستند جنگی.
کامران شیردل که وجه بارز سینمای مستند اجتماعیاش، شناسایی و نمایش آسیبها و نابهنجاریهای اجتماعی و افشای عوامل آن است،در زمستان 9531،موفق میشود که مجددا کار روی دو فیلم نیمه تمامش«قلعه»و«تهران پایتخت ایران است»را به پایان برد.
در عنوانبندی فیلم«قلعه»،توضیحی میآید که شروع فیلم را به سفارش سازمان زنان در سال 5431 اعلام کرده است و اینکه به دنبال توقیف فیلم«تهران پایتخت ایران است»،این فیلم نیز به توقیف دچار میشود که سرانجام،پس از دوازده سال در زمستان سال 9531 بنا به دعوت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار مونتاژ آن پایان مییابد و فیلم،آماده نمایش میشود.
«6391»،فیلم مستند دیگری است که در این سال،توسط حسن قلیزاده و محمد بزرگ نیا،تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعهای که هنوز شور و هیجان روزهای انقلاب را در خود حفظ کرده،ساخته میشود."