خلاصه ماشینی:
"اما حتی خشونت تلطیف شده و پایان جدید داستان نیز نتوانست تغییری در تصمیم جودی فاستر مبنی بر عدم حضور در«هانیبال»ایجاد کند: «فیلم اصلی بخاطر این کارکرد که مردم کلاریس را بعنوان قهرمان فداکار و معتقد فیلم دوست داشتند.
اما هنوز یک سؤال اساسی بیپاسخ مانده بود؟آیا ساخت و نمایش صحنه مغزخواری و صحنه پارهپاره شدن آدمها در کنار گرازها،در شرایطی که سیاستمداران و در راس آنها جرج دبلیو بوش در صدد تقدیم لوایحی به مجلس در مورد تحدید خشونت موجود در پرده سینما بودند اقدامی عاقلانه و منطقی بود؟ پاسخ تهیهکنندگان فیلم مطمئنا منفی بود،اما این ریدلی اسکات بود که با پافشاری و اصرار در نهایت موفق شد که این دو صحنه تکاندهنده و بیپروا را در فیلم بگنجاند.
پس از تندباد بیامان حملات منتقدین و قحطی گیشه در مواجهه با حماسه جنگی زنانه«سرباز جین»(خود اسکات البته اعتقاد دارد که این فیلم،کار خوبی است که نامنصفانه مورد قضاوت قرار گرفت) و پیش از آن دو اثر کمابیش ناامیدکننده،توفان سفید(1996)و 1492 فتح بهشت(1992)گلادیاتور در حکم بازگشت فاتحانه او به کولیزیوم هالیوود بود."