چکیده:
پژوهش حاضر باهدف تبیین جامعهشناختی رابطه استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام باسبک زندگی دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران غرب به انجام رسید. در این پژوهش ابعاد و مولفههای سبک زندگی از قبیل (مصرف کتاب، فیلم، لباس، موسیقی، اوقات فراغت، مدیریت بدن، عادات غذایی) و مولفههای شبکه اجتماعی (میزان، زمان، نحوه و چگونگی استفاده) با استفاده از چهارچوب نظری حاکم بر تحقیق که از نظریههایی در حوزهٔ سبک زندگی و شبکههای اجتماعی (بوردیو، گیدنز، زیمل، کاستلز، اینگلهارت) و همچنین نظریه کاشت و نظریه استفاده و خشنودی تدوین گردیده است، مورد بررسی و سنجش قرارگرفتهاند. تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجامگرفته است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران غرب است. که تعداد آنها 8000 نفر و بر اساس فرمول کوکران 367 نفر به روش نمونه گیری طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج آزمون مقایسه میانگینها نشان از معنادار بودن رابطه بین میزان استفاده، نوع استفاده، زمان استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام با سبک زندگی دانشجویان دارد. ولی رابطهای بین چگونگی استفاده از تلگرام و سبک زندگی مشاهده نشده است. با توجه به اینکه سبک زندگی در این پژوهش به دو نوع سبک نخبه گرایانه و عامیانه گرا تفکیکشده است رابطه بین انواع سبک زندگی و مولفههای شبکه اجتماعی بهصورت جداگانه نیز سنجیده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین سبک زندگی نخبه گرایانه با میزان استفاده از تلگرام و نوع استفاده از تلگرام (خانوادگی، آموزشی، سیاسی، علمی) رابطه مشاهدهشده است.
The present study aimed to investigate how sociology can explain the relationship between using Telegram and lifestyle of West Tehran Payame Noor University students. This study has been evaluated the dimensions of lifestyle such as (consumption of book, film, clothing, music, leisure, body management, dietary habits) and social network components (the amount, time and how to use) using a theoretical framework governing research that has been developed by theories in the field of lifestyle and social networks (Bourdieu, Giddens, Simmel, Castells, and Inglehart) as well as cultivation theory and uses and gratifications theory (UGT). This research used a survey methodology and employed the questionnaire as a tool for data collection. The study population comprised all students of West Tehran Payame Noor University, Iran. There were 8000 people, and 367 people were selected by stratified sampling method based on Cochran's formula. The results of the test to compare means showed that there was a significant relationship between the amount, time and how to use Telegram and the students' lifestyle. But there was no relationship between how to use Telegram and lifestyle. Considering the fact that in this study lifestyle is divided into two discrete classes: elite and folk, the association between different lifestyles and social network components was also evaluated separately. The results indicated that there was a relationship between elite lifestyle, the amount and how to Telegram (family, educational, political, and scientific). Also, there was a significant relationship between folk lifestyle, time and how to use Telegram.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش ابعاد و مؤلفه های سـبک زنـدگی از قبیـل (مصرف کتاب ، فیلم ، لباس ، موسیقی، اوقات فراغت ، مدیریت بدن ، عادات غذایی) و مؤلفه های شـبکه اجتمـاعی (میزان ، زمان ، نحوه و چگونگی استفاده ) با استفاده از چهارچوب نظری حـاکم بـر تحقیـق کـه از نظریـه هـایی در حوزة سبک زندگی و شبکه های اجتماعی (بوردیو، گیدنز، زیمل ، کاستلز، اینگلهارت ) و همچنین نظریـه کاشـت و نظریه استفاده و خشنودی تدوین گردیده است ، مورد بررسی و سنجش قرارگرفته اند.
بر اساس مدل شبکه های اجتماعی اینگلهارت ، متغیرهای مختلف ، از 1- Inglehart 2- Cultural chenge 3- Scarcity theory 4- Maslow’s needs سویی نوع استفاده افراد از تلگرام را مشخص میکند و از سوی دیگر زمینه گرایش بـه انتخاب سبک زندگی را برای افراد ایجاد میکند، که با دیدگاه بوردیو مبنی بر این کـه گرایش های افراد بر اساس تجربه و اجتماعی شدن ساخته میشـود و جایگـاه اجتمـاعی افراد شـرایط اجتمـاعی را بـرای ایـن فرآینـد فـراهم مـیکنـد، مطابقـت دارد (فتحـی و همکاران ، ١٣٩٣: ٧٩).
در این پژوهش محقق عـلاوه بـر بررسـی و سنجش سبک زندگی و ابعاد و مؤلفـه هـای آن در بـین نمونـه ، و بررسـی رابطـه میـزان استفاده ، زمان استفاده ، چگونگی استفاده از شبکه های اجتمـاعی مجـازی تلگـرام و آن ، به تفکیـک سـبک زنـدگی بـه دو گـروه نخبـه گرایانـه و عامیانـه گـرا پرداختـه اسـت و درنهایت به بررسی رابطه هر یک از دو نوع سـبک زنـدگی بـا مؤلفـه هـای شـبکه هـای اجتماعی پرداخته است .