چکیده:
مکتب ایماژیسم یکی از مکتبهای هنری مدرن است که بر مبنای خیالپردازی و بیان غیرمستقیم شکل گرفته است. در این مکتب تصویر جنبۀ تزیین ندارد، بلکه معنا و ساختار اثر هنری را نیز شکل میدهد. تی.ای.هیوم از نخستین کسانی است که به بیان مبانی شعر امروز پرداخت و تلاش کرد شعر را از مطلق نگری دیروز به جزءنگری و جزءنگاری امروز برساند. او بر سر دو راهی کلاسیسم و رمانتیسم، کلاسیسم را برگزید و کوشید تا با اضافه کردن عنصر شهود به این مکتب، برای آن طرحی نو در اندازد. از سوی دیگر سهراب سپهری شاعر ایرانی در اشعار خود گرایشی آشکار به رمانتیسم دارد؛ امّا آشنایی او با هنر نقاشی سبب شده ، شعر او یکی از تصویری ترین اشعار معاصر ایران باشد. این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی ، شعر سپهری را از منظر مکتب ایماژیسم تحلیل میکند. معیار تحلیل بیانیۀ سال 1915 است. این بیانیه با اندیشهها و آرای هیوم به عنوان تئوری پرداز این مکتب نزدیکی بیشتری دارد . حاصل پژوهش نشان میدهد گرچه شعر سپهری در نگاه اوّل یک شعر تصویری است، امّا در برخی مؤلّفهها از جمله «بیان صریح و آشکار و دوری از ابهام» از چارچوب مکتب ایماژیسم خارج میشود که میتواند ، نشان استقلال فکری و احساسی او باشد؛ همچنین شاهدی بر این مدّعا که مکتبهای هنری اروپا در شعر شاعران برتر ایرانی، با توجّه به فضای فکری و احساسی آثارشان ، رنگ و بویی شرقی مییابند.
The school of imagery is one of the schools of modern art that is formed on the basis of imagination and indirect expression. In this school, the image does not have the aspect of decoration, but also forms the meaning and structure of the artistic works. T. E. Hulme was one of the first poets to express the basics of today's poetry and tried to alter poetry from yesterday's absolutism to today's particularism. Between Classicism and Romanticism, he chose classicism and tried to add a new element to it by adding intuition. On the other hand, the Iranian poet, Sohrab Sepehri has a clear tendency towards Romanticism in his poems; however, his acquaintance with the art of painting has made his poetry one of the most pictorial contemporary poems in Iran. The current article analyzes Sepehri's poetry from the point of view of the school of Imagism in a descriptive-analytical way. The criterion for the analysis is the 1915 Declaration. This statement is closer to the ideas and views of Hulme as the theorist of this school. The results revealed that although Sepehri's poetry is a pictorial poem at first glance, but in some components such as "explicit and clear expression as well as avoidance of ambiguity" is outside the framework of the school of imagism, which can be a sign of his intellectual and emotional independence. It is also a proof of the claim that the European art schools tend toward the poetry of the top Iranian poets,
خلاصه ماشینی:
حاصل پژوهش نشان ميدهد گرچه شعر سپهري در نگاه اول يک شعر تصويري است ، اما در برخي مؤلفه ها از جمله "بيان صريح و آشکار و دوري از ابهام " از چارچوب مکتب ايماژيسم خارج ميشود که ميتواند، نشان استقلال فکري و احساسي او باشد؛ همچنين شاهدي بر اين مدعا که مکتب هاي هنري اروپا در شعر شاعران برتر ايراني، با توجه به فضاي فکري و احساسي آثارشان ، رنگ و بويي شرقي مييابند.
ک : ريد و مهاجر، ١٣٥٣: ١٦٣) پس از اين اصل ، هيوم اقتضائات ديگر شعر معاصر از جمله فردي بودن ، تصاوير عيني، رهايي از وزن ، آزادي در موضوع ، اصالت تصوير و توجه به جزئيات را بيان ميکند.
(1394) دربارة تصاوير شعري سپهري نيز پژوهش هايي انجام گرفته از آن جمله : - کتاب "نگاهي به سپهري" اثر سيروس شميسا (١٣٨٢) و مقالاتي همچون : ـ "تحليل پديدارشناسانه نوعي تصوير در شعر سهراب سپهري" نوشتۀ سعيد کريمي قره بابا (1397) در اين مقاله نويسنده با نگاه فلسفي به بررسي تصاوير شعري سپهري ميپردازد و بر اين باور است که ميان بنيادهاي فلسفي شعر سپهري و مباحث پديدارشناسي هوسرل مطابقت ها و همسانيهايي وجود دارد.
در اين قسمت به بررسي مؤلفه هاي مکتب ايماژيسم (بر اساس بيانيۀ ١٩١٥) در شعر سپهري ميپردازيم : توجه به کارکرد دقيق کلمات استفاده از زبان رايج ، اما همواره به کارگرفتن واژة دقيق ، نه تقريبا دقيق و نه واژة تزييني همواره دغدغۀ ايماژيست ها بوده است .