چکیده:
زمینه و هدف
سعدی شیرازی از غزلسرایان برجسته است که ویژگی سبکی منحصربفرد و شاخصی دارد. وی در غزلیات عاشقانه از شعرای بی نظیر به شمار میرود. سعدی اشعار خویش را در نهایت سادگی، با فصاحت و جزالت خاصی میسراید که این امر باعث شهرت و بلند آوازگی وی شده است. همچنین سعدی شاعری است که بر شاعران بسیاری چون ناصر بخارایی، خواجوی کرمانی، همام تبریزی و... تاثیر نهاده است. پژوهش حاضر میکوشد که چگونگی تاثیرپذیری ناصر بخارایی از سعدی را بوسیله وجوه همسان در محورهایی نظیر موسیقی بیرونی و کناری، زبانی و ترکیبات، ادبی و محتوایی را بررسی و اثبات کند.
روش مطالعه
این پژوهش به روش توصیفی–تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای، تاثیرات بخارایی از سعدی را در محورهای مذکور واکاوی و تحلیل میکند.
یافته ها
دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد سعدی و بخارایی در محورهای چهارگانه موسیقی بیرونی و کناری، زبانی و ترکیبات، ادبی و در نهایت محور محتوایی وجوه همسان و مشترکی دارند که در محور نخست یکسانی مولفه هایی چون وزن و قافیه (در شانزده غزل) و در محور دوم همسانی ترکیبات اضافی و وصفی با پیوند به مضمون مشترک عاشقانه را در بر میگیرد. همچنین در محور ادبی همانندی تشبیهات و استعارات و در محور محتوایی مضامین مشترک عاشقانه (مخصوصا زیبایی معشوق)، عارفانه، ساقینامه و... وجود دارد. بنابراین از رهگذر مشترکات در این محورها میتوان به تاثیرپذیری بخارایی از سعدی پی برد.
نتیجه گیری
علاوه بر متابعت از سعدی در محورهای مذکور، بخارایی سادگی و روانی غزل سعدی را اصل و الگویی برای سرایش غزلیات خویش قرار داده است. گفتنی است غزلیات سعدی در شیرینی و سلاست بر غزلیات بخارایی رجحان دارد و سادگی و روانی غزلیات بخارایی، غزلیات سعدی را فرایاد می آورد که بدینگونه بخارایی نام خویش را در میان شاعران غزلسرای ادب فارسی جاودان کرده است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Sa’di is a prominent ghazal-writer whose poetry has unique and distinctive stylistic characteristics. He is one of the outstanding poets in writing love ghazals. Sa’di writes his poems with absolute simplicity and distinctive eloquence. These characteristics have made him a pre-eminent poet in Persian literature. Also, he has influenced many poets such as Nasser Bokharaei, Khajouy-e Kermani, and Homam-e Tabrizi. The present study uses a descriptive-analytical method to demonstrate how Bokharaei is influenced by Sa’di by the use of similar aspects in axes such as external and marginal music, language, literary devices, literary aspects and content.
METHODOLOGY: This study uses descriptive-analytical methodology and library research to analyze and interpret Sa’di’s influences on Bokharaei in the above-stated axes.
FINDINGS: The findings of this research show that Sa’di’s and Bokharaei’s ghazals have common and similar aspects in four axes of external and marginal music, language and literary devices, literary aspects and content: in the first axis, elements such as rhythm and rhyme (in sixteen ghazals); in the second axis, the similarity of descriptive combinations and their relationship with the common love theme; in the third, literary axis, the similarity between similes and metaphors; and in the fourth, thematic axis, the similar love themes (specially the beauty of the beloved), and mystical themes and Saqi-nameh. These similarities attest to the influences of Sa’di on Bokharaei.
CONCLUSION: Bokharaei not only follows Sa’di in writing ghazals, but also regards Sa’di’s simplicity and fluency in his ghazals as a model for writing his own ghazals. It should be noted that Sa’di’s ghazals are sweeter and subtler compared to Bokharaei’s; however, the simplicity and fluency of Bokharaei’s ghazals reminds one of Sa’di’s ghazals. As a consequence, Bokharaei has managed to make his poetry enduring and eternal.
خلاصه ماشینی:
در غزليات سعدي بيشتر لفظ مجذوب کننده است » (شميسا، ١٣٧٧: ٩٢) بر اين اساس ، در بخش ترکيبات زباني گفتني است که با توجه به اينکه سعدي استاد مسلم غزليات عاشقانه بوده و ترکيباتي با مضامين عاشقانه (مخصوصاً معشوق ) را دارد، ميتوان اينگونه استنباط کرد که بخارايي با استفاده از ترکيبات در پيوند با مضامين عاشقانه اي مشترک با ترکيبات سعدي، از وي در بخش ترکيبات تبعيت و پيروي کرده است .
براساس مطالعۀ اين آثار ميتوان بيان کرد که استعارات مشترک به کاررفته در غزليات سعدي و بخارايي، به بخشهاي محتوايي نظير «عاشقانه »، «مفاخره » و «ساقينامه » پيوند ميخورند که بيشترين ميزان آنان ، مربوط به محتواي عاشقانه (مخصوصاً معشوق و زيبايي وي) است که در وصف معشوق مستعارمنه هايي چون شمع مجلس (س : ٦٥١، ب : ٣١٠)، ماه (س : ٤٠٤، ب : ٢٤١)، سرو (س : ٤٠٦، ب : ٢٢٥)، در وصف چشم معشوق ، مستعارمنه نرگس مخمور (س : ٦٢٦، ب : ٣٢٣)، در وصف لب معشوق مستعارمنه لعل (س : ٥٣٢، ب : ٢٥٦)، در وصف زلف مستعارمنه مار (س : ٦٨٧، ب : ٣٦٣) در غزليات سعدي و بخارايي همسان استفاده شده اند.
در محور موسيقي بيروني و کناري، گفتني است اوزان جويباري مشترک در غزليات دو شاعر بسامد بيشتري نسبت به اوزان خيزابي داشته که علت آن ميتواند اين امر باشد که بخارايي نيز همانند سعدي به مضمون سوزناک فراق و گلايۀ عاشقانه که با وزن جويباري منطبق است ، بيشتر عنايت نظر دارد.