چکیده:
غزل، در قرن نهم هجری به مرزهای تقلید نزدیک میشود. شاعران این دوره از هر گونه نوآوری و ابتکار فاصله گرفتهاند و درصدند تا از سیاق شاعران نامی قرن هفتم و هشتم تقلید کنند. غزل جامی محصول این دوره از سیر غزل فارسی است. او در غزلیّاتش از معشوقی سخن میگوید که هم ویژگیهای ظاهری و هم خصوصیّات باطنی او، دل از عاشق ربوده است. این پژوهش به شیوة تحلیلی-توصیفی، با استخراج ابیاتی از دیوان جامی- که دربرگیرندة ویژگیهای معشوق در غزل اوست- به بررسی سیمای معشوق در دو طیف ظاهری و باطنی میپردازد. دستاورد پژوهش ناظر بر این نکته است که شاخص زیباییهای چهرة معشوق نسبت به دیگر ویژگیهای ظاهری او از بسامد بالایی برخوردار است. امّا در یک نگاه کلّی، در غزل جامی، معشوق هم از لحاظ صوری و هم از دیدگاه باطنی، مقبول و پسندیده است. خصایل اخلاقی مقبول در رفتار او موج میزند و دلیل دل سپردن عاشق به او، در عین جفاکاری و نامهربانی، برخورداری او از این ویژگی-های مقبول اخلاقی است. خصوصیّاتی از قبیل آگاهی و دانایی، مهربانی و دل نازکی، فصاحت کلام، ادب آموزی و پاکی، و در یک کلمه خوبی معشوق، در کنار زیباییهای ظاهری همانند زلف سیاه و بلند معشوق، تن نازک و چشم سیاه، و روی سپید و رخشان، جلوهای به معشوق غزل جامی داده که مخاطب با مطالعة غزلهایش، تصویر او را در ذهن جاودانه میکند.
خلاصه ماشینی:
خصوصیّاتی از قبیل آگاهی و دانایی، مهربانی و دل نازکی، فصاحت کلام، ادب آموزی و پاکی، و در یک کلمه خوبی معشوق، در کنار زیباییهای ظاهری همانند زلف سیاه و بلند معشوق، تن نازک و چشم سیاه، و روی سپید و رخشان، جلوهای به معشوق غزل جامی داده که مخاطب با مطالعة غزلهایش، تصویر او را در ذهن جاودانه میکند.
حدود 28 مرتبه دهان معشوق در غزل جامی توصیف شده و شاعر تنگی دهان، شیرینی آن و راز دار بودن آن را مورد توجّه قرار داده است.
چشم: در غزل جامی، چشم معشوق حدود 40 مورد، ستایش شده و شاعر با صفاتی از قبیل: چشم خوش، فتنهانگیزی، خوابناکی و خماری، عشوهگری، روشنی، جادوانه، مستی، خونریزی، سیاهی و جنگ جویی چشمان معشوق را ستوده و در این میان صفت خونریزی با 10 مرتبه تکرار، بالاترین بسامد را به خود اختصاص داده است.
جدول میزان کاربرد ویژگیهای چهره معشوق در غزل جامی ردیف, لب, دهان, ابرو, رخسار, زلف, خط, خال, چشم 1, 135, 28, 40, 151, 265, 70, 50, 40 نسبت صف, 18%, 03%, 05%, 19%, 75%, 08%, 06%, 05% مترادف - رخ و روی, موی -, - با توجّه به آمار به دست آمده، چهرة معشوق و اعضای آن در دیوان جامی حدود هشت صد مرتبه توصیف شده است و این امر نشان میدهد که در هزار و اندی غزل جامی، توصیف چهرة معشوق از اهمیت شایان ذکری برخوردار بوده است.
وجه شبهی که مورد ستایش شاعر است و اعجاب او را برمیانگیزد: دهانت نیست جز هیچ و، میان نیز و از ایشان کار عاشق هیچ بر هیچ (همان: 311) چشم معشوق: در میان اعضای چهرة معشوق، چشم، در دیوان جامی، مورد غفلت واقع شده است.