چکیده:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه ی کارآفرینی روستایی در کسب و کارهای خرد انجامشده است. این تحقیق از نوع هدف، کاربردی و از حیث ماهیت اکتشافی؛ برحسب روش تحقیق،کیفی - گراندد تئوری است. جامعه آماری ، شامل خبرگان دانشگاهی ،مجریان طرحهای اشتغالزایی و مسئولان و سیاستگذاران اشتغالزایی در مناطق روستایی در سال1399 میباشند. نمونه آماری به روش گلوله برفی به تعداد 16 نفر انتخاب شدهاند. مصاحبه با مشارکت کنندگان تا حد اشباع نظری ادامه یافته است.روایی سؤالات مصاحبه به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (882/0) تأئید گردیده است. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس کدگذاری و در سه مرحله؛ کدگذاری باز، محوری و انتخابی اجرا گردید. براین مبنا، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح و الگوی توسعه ی کارآفرینی روستایی در کسب و کارهای خرد ترسیم گردید و در پایان نظریهای مبتنی بر شش قضیه حکمی خلق شد. مبتنی بر الگوی احصاء شده، شرایط علّی، مقوله محوری، بسترسازها، شرایط زمینهای، راهبردها، و پیامدها مشتمل بر (پیامدهای محلی و فرامحلی توسعه کسب و کار کوچک روستایی) در الگوی پارادایمی مشخص گردید.
The aim of this study is to design a rural small business development model with an entrepreneurial approach. The statistical population of the study includes academic experts in the field of entrepreneurship and rural business as well as entrepreneurship project managers and officials and policy makers of job creation in rural areas. The statistical sample was selected by a purposeful judgment method of 16 people. Data collection tools included library studies and semi-structured interviews with experts. The validity of the interview questions was confirmed by the content method and its reliability was confirmed by the retest method (0.882). Data analysis was performed with a qualitative approach using data-based theorizing method and the coding process was performed in three stages of open, axial and selective coding. Based on this, each component of the coding paradigm was described and the model of rural small business development was drawn, and at the end, a theory based on six propositional theorems was created. Based on the calculated model, causal conditions (including private and general conditions of rural entrepreneurship), central category (rural entrepreneurship process), platform makers (including structures and enablers of rural small business development), contextual conditions (including physical, social and economic environment), strategies (soft and hard strategies for rural small business development), and consequences (including local and transnational consequences of rural small business development) were explained in a paradigm model and finally the relationships between them were drawn in a selected model.
خلاصه ماشینی:
بررسيها نشـان ميدهد که در راسـتاي راه اندازي کسـب و کارهاي کوچک در مناطق روسـتايي، کارآفرينان با چالش هايي همچون عوامل شخصيتي و رفتاري مانند عدم ريسک پذيري بالا، پايين بودن ميل به ايده پردازي و کشف راه حل هاي خلاقانه ؛(قديري معصوم و همکاران ، ١٣٩٦؛ خسرويپور و پورجاويد، ١٣٩٦؛ قنبري و همکاران ، ١٣٩٦)چالش هاي ساختاري و تجهيزات ، امکانات ، (رضائي و همکاران ، ١٣٩٧؛ دهقاني و جميني، ١٣٩٦؛ مرادي، ١٣٩٥) و مشــکلات مالي و نبود شــغل مواجه بوده اندکه اين چالشــها موجب مهاجرت بيرويه به شهرها، مشکلاتي نظير حاشيه نشيني و ايجاد اشتغال کاذب و همچنين تهي شدن روستاها به عنوان يکي از راهبرديترين توليدکنندگان مواد غذايي را به همراه داشــته اســت .
همچنين مســأله بيکاري و ابعاد آن ، بخش هاي اقتصــادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي اجتماع روستائيان را تحت تاثير قرار داده است که به نظر ميرسد رفع اين مسائل تا حدودبسيار زيادي با ارزيابي ظرفيت ها و تقويت و توسعه کسب و کارهاي کوچک با تاکيد بر کارآفريني در نواحي روستايي قابل انجام است .
بنابراين پژوهش با اين سوال آغاز ميشود که الگوي توسعه ي کارآفريني روستايي در کسب و کارهاي خرد چگونه است ؟ مروري بر مباني نظري و پيشينه پژوهش با وجود پيشرفت فناوري در ابعاد مختلف در هزاره سوم ، مناطق روستايي به عنوان کانون توليد کشورهاي پيشرفته محسوب شده و نقش حياتي در تأمين استقلال هر کشور به خصوص از جهت امنيت غذايي ايفا مينمايند (٢٠١٨ ,Turner &Bosworth ).
در ادامه بر مبناي يافته هاي پژوهش ، پيشنهادهايي به شرح زير ارائه ميشود: يکي از شرايط علي در توسعه کسب و کار کوچک روستايي، شرايط خصوصي کارآفريني روستايي ميباشد.