چکیده:
پژوهش حاضر از منظری تازه و با نگرشی سیستمی به فرآیند آموزش اقدامبه طراحی الگویی برای ارزیابی و ارزشگذاری عوامل محیطی و محاطی مؤثر بر نظام آموزش علمی-کاربردی کرده است،بهطوری که میتوان با استفاده از شاخصهای ایجاد شده در فاز شناسایی محیط فرآیند برنامهریزی استراتژیک عوامل موثر محیطی و درون سازمانی را شناسایی و اندازهگیری کرد و نقاط قوت و ضعف سازمانی را تعیین،منابع و فرصتها را مشخص کرده و تصویر روشنی از وضعیت نظام آموزشی ارائه کرد.همچنین به کمک تابع تولید و تابع سطح آموزش بدست آمده میتوان سطح آموزش علمی-کاربردی یک سازمان آموزشی یا کشور را به عنوان یک فناوری(عامل تبدیل داده به ستاده)تعیین کرد و با ایجاد پایهای قوی و مستند از اطلاعات بدست آمده براساس الگو میتوان مسائل استراتژیک یک سازمان را شناسایی و از آن در ارزیابی و اتخاذ استراتژیهای کارساز آموزشی بهرهگیری کرد.با نهادی شدن الگو در سیستم میتوان از اطلاعات بدست آمده برای محاسبه بهرهوری سیستم آموزش استفاده کرد.این مدل برای اولین بار شاخصهای جزئی و کلی ارزیابی محیط و سیستم آموزشی را به صورت عددی برای تنظیم گزارش مدیریت و تغذیه سیستم بازخور ایجاد میکند.به علاوه با تدوین دیدگاه سیستمی عوامل موثر بر تولید دانشآموخته و توابع تولید دانشآموخته و تابع سطح آموزش را در قالب ریاضی شبیهسازی میکند.مضافا اینکه قالب اصلی الگوی ریاضی طراحی شده را میتوان در سیستمهای صنعتی و تولیدی برای شناسائی وضعیت محیط و سیستم به منظور برنامهریزی بهبود و ارتقاء بهرهوری سیستم بکار گرفت.
خلاصه ماشینی:
"رابطه(6)(تصویرتصویر) این الگو ضمن آنکه دارای قابلیت خاص ارائه اطلاعات برای برنامهریزی است بیانگر سطح آموزش علمی-کاربردی نیز میباشد در رابطه(6) y ضریب تأثیر عوامل محیط خارجی Ecc مقدار رشد یا توسعه کمی و کیفی آموزش در هر زمان و VAE ارزش فعلی افزوده بر واحد محصول توسط سیستم آموزش میباشد که ارزش پولی آن بدست آمده باشد.
همچنین برای اولویتبندی تأثیرات دو طرفه عناصر آموزش علمی-کاربردی عوامل محیط خارجی نسبت بهم و نیز جهت بالا بردن ضریب اطمینان وزنهای بدست آمده از جداول ارزشگذاری عوامل مربوط به محیط(که یک نمونه آن جدول(2) میباشد)به کمک روش AHP نیز اقدام به اولویتبندی تأثیرات دو طرفه عوامل آموزش و عوامل محیطی نموده و در نتیجه شدت تأثیرات(وزن هر عامل)یعنی (تصویرتصویر)و(تصویرتصویر)و(تصویرتصویر)و(تصویرتصویر)و(تصویرتصویر)ها از این طریق نیز قابلمحاسبه میگردد این وزنها در مورد موضوعات کیفی با استفاده از مقایسات دوتایی حاصل میشود و از طریق محاسبات بردارهای ماتریس رجحانی و مقادیر ویژه نظیر این بردارها و در نهایت با ترکیب وزنها از طریق بسط دترمینان حاصل وزن عناصر(گزینههای)تصمیم- گیری بدست میآید.
از شاخصهای H,T,O,I که میزان کمک عناصر سیستم را به عمل تولید دانشآموخته فنی و حرفهای نشان میدهند تا شاخص Ecc که حاکی از میزان رشد و توسعه آموزش نسبت به زمان است و ECA که میزان آموزش افزوده نظام را نشان میدهد هرکدام میتوانند بیانگر آن باشند که در سطح ملی منابع و امکانات را چگونه بکار بگیریم تا حداکثر تغییرات مثبت در شاخصها و نظام آموزشی ایجاد گردد بهعلاوه در طراحی هر مدل ریاضی در سطح ملی و یا بخشی در رابطه با صنعت،اقتصاد،تولید و درآمد که نقش آموزش بهعنوان یک فناوری در رشد آن موثر است میتوان نتایج بدست آمده از اجرای مدل را بهعنوان ضرایب و متغیرهای مستقل در آن مدل بکار گرفت."