خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل و با توجه به نظریه والتز،در این تحقیق هدف آن است و تا با بررسی نوع توزیع تواناییها در عرصه بین الملل بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد،به بررسی مهمترین عواملای که سبب ایجاد مانع در سر راه اصلاح شورای امنیت میشود پرداخته شود،با تأکید بر این نکته که براساس دیدگاه والتز عامل اصلی رفتار دولتها،موفقیت سازمانهای بین المللی،عدم موفقیت آنها، اصلاح آنها تا حد زیادی ناشی از نوع خاص نظام بین الملل است.
بر خلاف آنچه که فکر شد که با فروپاشی شوروی و پایان رقابت شرق و غرب شرایط برای موفقیت شورا در عرصه بین الملل و همچنین ایجاد اصلاحات اساسی در آن فراهم میشود عملا شرایط بدتر شده است،چرا که امروزه رفتار آمریکا با توجه به تواناییهایش شورای امنیت را از پا انداخته است،درست همانگونه که دو قطبی بودن جهان آن را فلج کرده بود.
در واقع آمریکا به علت قدرت و جایگاه بین المللی خود نه تنها قائل به واگذاری نقشای به سازمان ملل نیست و به همکاری همهجانبه باوری ندارد،بلکه با نگاه هژمونتیک خود معتقد است برخلاف 06 سال گذشته که سازمان ملل متحد شکل گرفت و آمریکا تازه وارد عرصه بین الملل شده بود و تقریبا در سطح برابری با سایرین قرار داشت،امروزه در سطح متفاوتی از قدرت قرار دارد و دیگر شایسته نیست که همتراز با دیگر اعضای دائم شورا فرض شود و لذا این کشور نه تنها مخالف جدی اصلاح شورا و افزایش تعداد آن است بلک خواهان افزایش جایگاه خود و کاهش نقش سایرین است."