چکیده:
مقاله تحقیقی حاضر به بررسی تصویر ترسیم شده از زن در بیست و یک زمان«عامهپسند»و پرفروش دههء اخیر میپردازد.عمده خوانندگان و نویسندگان و شخصیتهایاصلی این آثار از میان زنان برخاستهاند.تضادها و فضاهای داستانی این آثار نیز عمدتا درونی میباشد و در محیط خانه اتفاق میافتد.
مقاله در چارچوب روشهای کیفی تحلیل محتوا قرار دارد که از مفاهیم و شاخصهای مرسوم در مطالعات گفتمانی و جامعشناختی-فمنیستی بهره میجوید.چارچوب نظری چند حوزهای تحقیق نیز با توجه به مفاهیمی چون مخاطب تلویحی یا فرضی،مخاطب واقعی،جایگاه مخاطب در متن و رابطه «معنای غالب بر متن»با«شیوه خطاب متن»توضیح داده شده است.
مقاله چنین نتیجه میگیرد که واگذاری نقش اصلی به زنان به معنای مقابله با برداشتهای غالب از نقش زن در جامعه و خانواده نمیباشد.بلکه عمده آثار مورد بررسی منعکسکننده همین نقش در زمینهای از ارزشها و هنجارهای غالب فرهنگی میباشند.رمانهای عامهپسند ایرانی شاید به دلیل نیازها و خواستههای خوانندگان خود و شاید به مثابه بخشی از ابزارهای تعلیم و تربیت اجتماعی،گفتمانی مردسالارانه را در چهارچوبی زنانه منعکس میکنند.
خلاصه ماشینی:
"تضادها و فضاهای داستانی این آثار نیز عمدتا درونی میباشد و در محیط خانه اتفاق
هر متن داستانی برای کسی یا فردی تهیه شده است که وی را مورد خطاب قرار میدهد.
قطره اشکی از روی ضعف ریخته و احساسات تلنبار شده در درون خود را خالی نماید و به این ترتیب از متنی که برای زنان خانهدار تهیه شده است لذت ببرد.
شخصیتهای اصلی داستانی این آثار نیز از میان زنان انتخاب شدهاند2(جدول 1).
شخصیتهای اصلی آنها با اکثریت خوانندگان این آثار قابل مشاهده است.
جایگاه در نظر گرفته شده برای مخاطب در این متون داستانی از چه مشخصههای
اندرون خانه،جایگاه اصلی خوانندگان این آثار تصویر شده است.
برای بررسی مضامین داستانی میتوان سئوال کرد که آیا این آثار عمدتا دارای مضامین
بررسی رمانهای نمونه تحقیق نشان میدهد که 001 درصد این آثار در حولوحوش
این درصد بالا را میتوان به رابطه خواننده متن و مکان اتفاق رویدادهای داستانی ربط داد.
سؤال این قسمت،طبقه اجتماعی شخصیتهای منفی و مثبت آثار نمونه تحقیق را مورد
عمده داستان تنها شخصیت اصلی هر اثر مورد بررسی قرار گیرد،آنگاه 09 درصد از 12
بررسی آثار نمونه تحقیق نشان میدهد که از میان یازده شخصیت مثبت مؤنثی که به
این یافته تنها میتواند نشان دهندهء برتری فرهنگ طبقات بالایی برای نویسندگان نمونه تحقیق و خوانندگان تلویحی آنان باشد.
همین دلیل نیز به شخصیتهای مثبت داستانی ربط داده شده است.
میتوان نتیجه گرفت که سلطه مرد بر زن در این آثار طبیعی و ازلی جلوه داده شده است."