چکیده:
ادیان الهی که به حقیقت یکی بیش نیستند و به تعبیر قرآن همگی آئین اسلام به شمار میآیند و تفاوت در شریعت و اصول عملی،معیار تعدد آنهاست،به مثابه لطف ویژهء الهی از طریق پیامبران اولوالعزم برای تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسانها فرستاده شدهاند،ولی آئین اسلام بهمعنای شریعت پیامبر خاتم که در میان همهء شرایع الهی با عنوان شریعت اسلام سهله و سمحه مطرح است و خداوند تنها نسبت به این شریعت وعدهء مصونیت از تحریف داده،گذشته ز عدم تحریف،به حکم ویژگی سهله و سمحه بودن، در بسیاری از مسائل اجتماعی-سیاسی نسبت به دیگران شرایع موضع اصلاحی دارد.در مسئلهء جنگ و جهاد نیز این معنا به صورت ملموسی به چشم میخورد که مبین صفت مهیمن بودن قرآن نسبت به دیگر کتب آسمانی است.نویسنده د این مقاله در دو بخش جداگانه کوشیده است که این واقعیت را به صورت روشنی تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
"در مورد این ابهامات چیست؟آیا یک ملت از نظر عقیدتی حق دارد که در صورت توانایی،با قوهء قهریه همانند گذشته،با برپایی جنگهای سرکوبگرانه دیگران را به پذیرش عقائد خود وادارد و در صورت عدم پذیرش،آنها را محکوم به فنا ونابودی یا محرومیت از همهء حقوق انسانی خود نماید؛یا اینکه براساس معیارهای مورد قبول پیامبران رحمتی مانند ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص)بشر میتواند در مورد همنوعان خویش واژهء خصم و دشمن را از فرهنگ خویش بزداید و پیروان ادیان را به تلاش در جهت محرومیتزدایی مادی و معنوی از همهء افراد بشر بسیج کند و به جای نابود کردن همنوعان،به شیوهای صحیح به اصلاح فکری و علمی آنها بپردازد؟در پاسخ به این سؤال مهم و سرنوشتساز، نگارنده کوشش نموده با بررسی کتب مقدس و آسمانی تورات و انجیل و قرآن و سیرهء تاریخی پیامبر گرامی اسلام و آرای فقها و متکلمان،برخی از ابهامات را از پیرامون این حقیقت بزداید.
در این آیهء شریفه که از گروه اول مسیحیان و گروه دوم یهودیان است،به نکتهء مهمی اشاره شده و آن تقسیمبندی خاصی است که یهودیان از دیرباز داشته و خود را بهعنوان قوم برگزیده،از دیگر ملل جدا دانسته و سایر ملل را بهعنوان ملت غیر یهود لقب امیین داده و به حکم آنکه خود را دوست خدا و دیگران را دشمن شریعت حق دانستهاند هیچگونه حقوقی برای آنان قائل نبوده و به همین جهت حتی مسئلهء احترام امانت را که همهء ملل بتپرست نیز بدان پایبند بوده و هستند در مورد غیر یهود لازم المراعات ندانستهاند."