خلاصه ماشینی:
"فصل دوم جغرافیای انسانی: در ذیل عنوان (جمعیت, ترکیب و پراکندگی آن) می نویسد: (… جمعیت اتیوپی در سال 1979 بالغ بر 000/420/30 نفر (بیست و ششمین کشور جهان) بوده است که این مقدار امروزه به 501/868/39 نفر رسیده است…) و در صفحه بعد (ص8) جدولی ارائه می دهد که جمعیت اتیوپی را در سال 1991, 400/917/49 نفر معرفی می کند و در این بین خواننده را در حیرت می گذارد که یک رقم ناقابل ده میلیون نفر جمیعت در کجا گم شده است که به حساب نیامده است.
در ذیل عنوان (کشف و سابقه تاریخی اتیوپی) می نویسد: (کسانی که در مرحله اول قدم به خاک اتیوپی گذاردند چند نفر از تجار و کشیشهای پرتغالی بودند که در خلال قرون شانزدهم و هفدهم از طریق دریای سرخ مسافرتهایی به اتیوپی کردند که از آن جمله اشخاص زیر را می توان نام برد…) خواننده وقتی این قسمت را مطالعه می کند نمی داند که آیا نویسنده مفهوم (کشف) را نمی دانست یا آنکه اصحاب پیامبر(ص) که در قرن اول هجری به آن دیار سفر کرده بودند یا آنکه ایرانیانی که در قرن هفت میلادی پا به آن سرزمین گذاشته بودند در شمار (کسان) و آدمیزاد به شمار نمی آیند.
فی المثل در صفحه11 می نویسد: (… یادداشتهای او [یونسان] در مورد راهنمایی کاشفین بعدی اتیوپی بی تأثیر نبوده است…) و در صفحه 12 می نویسد: (… در واقع جیمز بروس بود که اتیوپی را کشف نمود…) معلوم نیست نویسنده این عبارات را با آنچه در صفحه61 کتابش بدون دادن هر گونه نشانی از کتاب (گیتاشناسی کشورها) کپی کرده است, چگونه جمع می کند؟ در صفحه مزبور چنین کپی کرده است: (از نظر تاریخی این کشورها سابقه هزاران ساله دارد یونانیان از همان زمانها آن را اتیوپی می نامیدند و در نزد مسلمانان حبشه نام داشت."