چکیده:
بررسی تأثیرات جهانیشدن بر کشورهای در حال توسعه مانند ایران, مستلزم شناخت تحولات جهانی دست کم در طی یک دهه گذشته است. نگاهی گذرا به تحولات جهان امروز نشان میدهد که صنعت, کشاورزی و اقتصاد بیشتر کشورها به نحوی رو به تزاید در حال ادغام با نظام اقتصاد جهانی است و به عبارت دیگر میتوان شاهد این نکته بود که با پایان رقابتهای ایدئولوژیک میان ابرقدرتها, این رقابتها به شکل رقابتهای ژئواکونومیک تغییر شکل یافته است. از سوی دیگر هنگامی که تأثیر جهانیشدن بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه مورد بحث و بررسی قرار میگیرد باید به فرصتها و تهدیدهای ناشی از آن نیز اشاره کرد. جهانیشدن با وجود آنکه دارای ابعاد مثبت و نوآورانهای برای کشورهای در حال توسعه است, اما در عین حال ابعاد مخرب و ویرانگری نیز دارد که بخش مهمی از این تاثیرات و نابرابریها را باید در مقولات مرتبط با صنایع غذایی جستجو کرد. این مقاله با بررسی نظری ابعاد مقوله جهانیشدن و در عین حال مطالعه موردی وضعیت دانههای روغنی و صنایع روغن نباتی در ایران میکوشد تا ضرورت و الزامات تدوین استراتژی ملی و منسجم را برای توسعه صنایع غذایی و به ویژه روغنهای نباتی, متذکر شود. مقاله در مجموع با بهرهگیری از روش توصیفی_تحلیلی این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که «الزامات عصر جهانیشدن, ضرورت تدوین استراتژی ملی را برای توسعه صنایع غذایی به صورت عام و تولید روغن نباتی را به صورت خاص در ایران اجتنابناپذیر کرده است.»
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس همچنین میتوان استدلال کرد که توسعه فناوریهایی نظیر فناوری تصفیه و روغنکشی دانههای روغنی نیز افزون بر تأمین نیازهای داخلی با توجه به مزیت نسبی ایران یک ضرورت محسوب میشود و کشورهای در حال توسعه نظیر ایران باید به تدریج سیاستهای حمایتگرایانه همهجانبه خود را به کنار بگذارند و با تدوین استراتژی ملی صحیح و همچنین در پیش گرفتن تدریجی استراتژی توسعه صادرات خود را از محدودیتها و زیانهای ناشی از استراتژیهای درونگرا نظیر استراتژی جایگزینی واردات رها سازند.
در مجموع میتوان چنین نتیجهگیری کرد که الزامات ناشی از گسترش جهانی شدن اقتصاد، کشورهای در حال توسعه را ناگزیر به خروج از درونگرایی اقتصادی میکند و بهویژه کشوری نفتخیز مانند ایران با جمعیت بالا را سرانجام به این نتیجه خواهد رساند که برای افزایش سطح تولید و اشتغال در کشور و همچنین تداوم بخشیدن به رشد اقتصادی، ناچار باید به استراتژی توسعه صادرات مبادرت کند.
از سوی دیگر از آنجایی که کشور ایران در بخش صنایع غذایی دارای مزیت نسبی است، این کشور میتواند با برنامهریزی درست و اصولی بخشی قابل توجه از مزیت نسبی خود را در خدمت کشت و همچنین توسعه صنعت تصفیه و روغنکشی از دانههای روغنی قرار دهد و سرانجام باگسترش این صنعت افزون بر تأمین نیازهای داخلی و جلوگیری از خروج سالانه یک میلیارد دلار از کشور، نیاز رو به افزایش برخی کشورهای همسایه به ویژه در عراق و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و همچنین همسایگان شمالی و نیز افغانستان را هم تأمین کند."