چکیده:
عصر تیموری را«دوره رستاخیز هنر ایرانی»برشمردهاند و به روایت تاریخ در این عصر«هنرمندان-بسیار-قدر دیدند و بر صدر نشستند.»و عطر و آوازهی هنر،کوچهء باغهای خیالانگیز فرهنگ شهر تیموریان-هرات-را معطر کرده بود؛عطری که بعدا در انسجام و هویت«مکتب هنری هرات» رخ نمود و آثار فراوانی را برجای نهاد. باری،هنر-به مفهوم عام-مهمترین پسند اجتماعی و فرهنگی عصر بود و این پسند به عنوان یک«حادثه(رویکرد)ادبی»بر شعر این عصر تأثیر نهاد. فزونی کاربرد اصطلاحات و تعابیر هنری از مهمترین ویژگیهای شعر این دوره به شمار میآید و این نوشتار نیز به مقولهی پیوند شعر و هنر در ذهن و زبان شاعر سرآمد عصر تیموری-عبد الرحمان جامی-پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"مطلع این قصاید عبارتند از: 1-درین سراچه که چرخش کمینه طاق نماست همیشه قامتم از بار دل چو طاق،دو تاست (1/79) 2-این مقام خوش که میبخشد نسیم وصل یار خیر دار حل فیها خیر ارباب الدیار (1/201) 3-حبذا قصری که ایوانش زکیوان برتر است قبهی و الای او بالای چرخ اخضر است (1/601) 4-برتر آمد در علو این منزل از چرخ برین نیست با این منزلت یک خانه در روی زمین (1/801) 5-نسیم جان شنوم گوییا زعالم دل گشادهاند دری در حریم این منزل (1/011) 6-این همایون خانه کامد خانهی چشم جهان روشنایی باد ازو چشم جهان را جاودان (1/211) 7-ای از علو قدر به کرسی نهاده پا فرق مقیم فرش حریم تو عرش سا (1/311) 8-ای سر از قدر بر فلک سوده عالمی در پناهت آسوده (1/811) 9-منم که تاج سر چرخ،خاک پای من است چو ذره رقصکنان مهر در هوای من است (1/911) 01-رخشنده جرم خور که براین سبز طارم است قندیل گورخانهی شاهان عالم است (2/14) 11-(وصف بنای مدرسه): صبح ازل به خامهی زرین آفتاب بر لوح سیم چرخ نوشتند این خطاب (2/44) 21-منزلی خوش خانهای دلکش مقامی دلگاشت ساقی گلچهره کو مطرب خوشگو کجاست (2/64) 31-این ملمع پیکر فیروزه رنگ زرنگار چون فلک بیخشت و گل دارد بنایی استوار -در پنج بند-(2/84) 41-طوبی لبقعهء خضعت عندها الجباه خاکش سران دین و دول راست سجدهگاه (2/85) 51-این خانه چه خانهست پریخانهی چین است پر حور یکی غرقه زفردوس برین است (2/16) 61-خاک ازین علی بنابر کاخ گردون سر کشید تا بنای عالم است اینسان عمارت کس ندید (2/26) 71-بنا میزد این منزل روحپرور که ذات البروج است این چرخ اخضر (2/66) 81-زین مروح خانه بادی میوزد بس دلپذیر بر مشام جانت ای دل قوت جان زین بادگیر (2/86) 91-بنا میزد این منزل روحپرور بهشتیست رو کرده در حوض کوثر (2/96) 02-این نه قصر است همانا که بهشت دگر است که گشاده به رخ اهل صفا هشت در است (2/144) و همچنین دو مثنوی به مطلعهای زیر«در صفت عمارت شه»: 1-بنا میزد چه دلکش منزل است این نه آب و گل همهجان و دل است این (1/371) 2-حبذا منزلی چو کاخ بهشت خاک و خشتش همه عبیر سرشت (همانجا) این اشعار جامی از چند جهت حائز اهمیت و تأمل است: 1-کثرت واژگانی که بر نوع معماری،مصالح،دقت در بنا-قوسها و طاقها و بادگیرها-و نوع تزئینات بنا دلالت دارد و گوشهای زیبا از روایت و جایگاه معماری ایرانی در شعر فارسی به شمار میرود که تاکنون به این جلوههای توأمان شعر و هنر کمتر پرداخته شده است."