خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال:آیا سوادآموزی با کامپیوتر،دوباره سوادآموزی با کتاب را رواج نخواهد داد؟چطور سرعت بر روی روشمان در دریافت اطلاعات تأثیر میگذارد؟آیا فراوانی نوشته(همه نوع نوشتههای چاپی و نشریات، افزایش دیوانهوار فتوکپی،هجوم ویرانکنندهء سامیزداتهائی2که در روز روشن از دستگاه فاکس بیرون میآیند)هم،مثل افراط در غذا خوردن پس از قرنها و قرنها گرسنگی، موجب بیماریهای جدیدی نخواهد شد؟ رشد همزمان مصرف تصویر(سینما،تلویزیون،آگهی)و نوشته را چطور توضیح میدهید؟ *میتوانیم به توضیحی فنی قناعت کنیم:ابزارهای جدیدی که به موازات هم، مصرف کنندههای مختلفی را مجذوب میکنند.
این اتحاد میان نوشته و تصویر به نظر شما برای تمدن ما خوب است یا بد؟ *اول باید ابهامی را که بر صبحتمان حاکم از از بین ببریم.
وانگهی،نشریات،که به نظر میرسد جای مطالب چاپی باشند،خودشان به یک وسیلهء پخش تصویر مبدل شدهاند تا جائی که امروزه مجلات هفتگی جزوههائی دربارهء آثار ونگوگ چاپ میکنند!آنچه در این اتحاد برای من جالب است،طرز تثبیت آن در ذخیرهء حافظهء بشری است.
آیا شما که فقط با کتاب و برای کتاب زندگی میکنید نگران سرنوشتشان نیستید؟ *پیش از همه چیز،به نظرم میرسد که در اجتماع زندگی میکنیم که در آن، ساعتهای دورانداختنی«سواچ»4را کلکسیون میکنند و کتابهائی را که باید نگه دارند دور میریزند!ولی اصلیترین مسئله این نیست.
هر متفکری و هر نویسندهای این سؤال اساسی را از خود میکند:چطور باید با جاودانگی روبرو شد؟از این فکر که،همهء کتابهای چاپ قرن نزودهم و بیستم روی کاغذ سلولزی،آنقدر آسیبپذیرند که کمکم باید از بین بروند،ترس برم داشته است."