چکیده:
جنگ آینده،به صورت مفهومی جدید،موجب دستیابی دولتها به نوع پیشرفتهتری از جنگافزارها در مدتی کوتاه،بدون اطلاع،و فراتر از قدرت و توان دیگران برای تضمین برتری دارنده آن،شده است.کشورهای مختلف،براساس تصوری که از ماهیت،اهداف و خصوصیات جنگ احتمالی آینده وجود دارد به آمادهسازی نیروها و ابزارهای لازم برای بازدارندگی یا درگیر شدن در چنان وضعیتی میپردازند.در این گزارش علمی که برگرفته شده از مطالعات گروهی تحتسرپرستی سردار سرتیپ حسین سلامی صورت گرفته است،سعیشده به بررسی تصورات و برنامههای کشورهای مختلف در موضوع جنگ آینده و جنگ ناهمطراز پرداخته شود و لذا روند فعالیتهای بخش صنایع دفاعی، تکنولوژی نظامی،ابعاد اطلاعاتی از جنگ آینده و استراتژیهای یافتن برتری اطلاعاتی در قالب روش تحقیق توصیفی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است تا غایت جنگهای آینده در هوا،دریا و زمین در صحنه اطلاعات بررسی میشود.در ادامه سعی شده است در قالب یک نتیجهگیری از این تحولات،صحنههای گوناگون سیاسی،دفاعی و نظامی برخاسته از جنگهای آینده تجزیهوتحلیل شوند تا در آینده بتوانیم نقشی برتر از آنچه اکنون داریم ایفا کنیم.
خلاصه ماشینی:
"علاوهبر توسعه حوزه و ابعاد اطلاعاتی به لحاظ کمی،ارتش آمریکا نیز با تکیه بر برتری فناوری اطلاعاتی،نیازمندیهای اطلاعات نظامی خود بهویژه آرایش و محل استقرار نیروها و مواضع دشمن را به دست آورده و براساس آنها به طرحریزی دقیق عملیاتی دست میزند و با برتری اطلاعاتی،کلیه طرحهای پدافندی نیروی مقابل را ارزیابی نموده و موفقیت نیروهای خود را با حداقل تلفات و ضایعات تضمین میکند.
مجموعه این تحولات در محیط امنیتی و دفاعی،موجب شده است که روسها بویژه در اواخر دهه 0991 و در استانه سال 0002 بر ضرورت اصلاح ساختار و قابلیتهای ارتش خود به منظور تطبیق با شرایط جدید و دستیابی به توازن لازم برای مقابله با تهدیدات و درگیر شدن در جنگهای احتمالی آینده تأکید کنند.
[داعا-4831] تاکتیکهای رزمی و عملیاتی آمریکا آمریکاییها در استراتژی عملیاتی خود بر پنج اصل،عملیات غیرخطی( NON LINEAR OPERATION )ابتکار عمل و اقدام پیشدستانه( INITIATIVE )، عملیات در عمق( DEPT )،چالاکی و تحرک( AGILITY )و همزمانسازی توان رزمی ( SYNCHRONIZATION )یا به عبارتی جابه جایی همزمان عناصر رزمی، پشتبانی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی،تکیه کردند و از تاکتیکهای زیر برای تحقق و اجرای این اصول استفاده کردند: انجام عملیاتهای غیرخطی و سیال از طریق آفندهای ناپیوسته در مناطق مناسب و مورددلخواه خود،احاطههای قائم و عملیات هلیبرد در پشت مقاومتهای عراق،حداکثر استفاده از فضاهای خالی و بدون مقاومت برای ایجاد مناطق و مبداهای عملیاتی مقدم ( FORWARD OPERATING BASE )به هم پیوستن مناطق ناپیوسته رزم از طریق حرکتهای سریع زمینی در امتداد خطوط مواصلات و در نتیجه سطحی کردن میدان رزم و درهم فروفرفتگی حرکتهای آفندی آمریکائیها با شبکههای دفاعی عراقیها و ایجاد سمتهای تلاش متنوع هجومی علیه عراقیها.
به عقیده کارشناسان نظامی ایالات متحده،هیچ تردیدی وجود ندارد که آمریکا برای درگیر شدن در مناطق مختلف جهان،محدودیتهای فراوانی از لحاظ داشتن پایگاههای مختلف در نزدیکی مناطق عملیاتی و عدم پشتیبانی و اردنانس کامل را داشته است و برای رفع این مشکلات میبایستی چارهای اندیشیده شود و پروژه فالکون یکی از این راهحلهای خواهد بود."