چکیده:
ایرانیان در ادوار گذشته با نور افشانیها و آتش افروزیها،جشن و شادیهایشان را در اعیاد باستانی رونق میبخشیدند.در این میان،سده با آتش و آتش افروزی انس و الفت بیشتری داشت؛به نحوی که بعدها در عصر اسلامی عنوان «عید الوقود»به خود گرفت.در پژوهش حاضر،با نگاهی اجمالی به تقدس آتش در نزد ایرانیان و با در نظر گرفتن ماهیت غیر اسلامی این عید،به چالشهای به وجود آمده در تصادم آیین اسلام با عید سده اشاره شده و بازتاب برخی از سنتهای این عید در ادب عربی عصر اسلامی در آثار شاعران عربی سرای و نیز فرسایش تدریجی این مشخصهء فرهنگی در عدم هماهنگی فلسفهء وجودیاش با دین اسلام به اجمال تحلیل شده است.
خلاصه ماشینی:
"در پژوهش حاضر،با نگاهی اجمالی به تقدس آتش در نزد ایرانیان و با در نظر گرفتن ماهیت غیر اسلامی این عید،به چالشهای به وجود آمده در تصادم آیین اسلام با عید سده اشاره شده و بازتاب برخی از سنتهای این عید در ادب عربی عصر اسلامی در آثار شاعران عربی سرای و نیز فرسایش تدریجی این مشخصهء فرهنگی در عدم هماهنگی فلسفهء وجودیاش با دین اسلام به اجمال تحلیل شده است.
شاعر با توصیف بغداد و دجله در این شب،از شرارههای آتش در باد و نیز از دودهای آتش این شب که در نظر ایرانیان این دودها به همراه آتش دفع آفات میکند و نیز از عطر افشانی و شرابخواری و جشن سرور یاد کرده است و یا در جایی دیگر در توصیف شعلههای بلند آتش در دجله میگوید: و لم نر بحرا جری بالعقار1 و لا ذهبا صیغ منه جبل إلی أن جرت دجله فی الشعاع و طنب2بالنور أعلی القلل3 (همان،ص 294) دریایی که با پس ماندهها روانه شود و طلایی که از آن کوه ساخته شود را ندیدیم.
و چنانکه اشاره شد،اعیاد و جشنهای ایرانی همواره پس از ورود اسلام به ایران مخالفان فراوانی داشته است اما به سبب ریشهء عمیق فرهنگی آنها،نه تنها حاکمان وقت نتوانستند آنها را از بن برکنند،بلکه برخی مانند خلفای اموی از آنها در جهت کسب منافع اقتصادی استفاده میکردند و عدهای نیز مانند خلفای عباسی در تعامل با این سنتها با سیاست و دوگانگی رفتار کردند،تا از یک سو از انتقاد رهبران دینی عصر خویش در امان بماند و از سوی دیگر،دربرابر ایرانیان قرار نگیرند."