چکیده:
نظریه هوشهای چندگانه اولین بار توسط«هوارد گاردنر»مطرح شد.وی معتقد است که هوش حداقل دارای هشت جنبه زبانی(کلامی)،منطقی/ریاضی،فضایی،بدنی/جنبشی،موسیقیایی،طیعتگرا،جمعی(بین فردی)و فردی است.به نظر گارنر کوکان غالبا همه جنبههای مختلف هوش را دارا هستند و میتوانند آنها را تا سطوح بالایی از توامندی رشد دهند و حداقف در دو یا سه جنبه شاخص و برجسته شوند. در سنین اولیه و سالهای نخستین مدرسه بعضی جنبههای هوشهای چندگانه رشد بیشتری دارند و لذا طبقهبندی کودکان در یک رده هوشی صحیح نمیباشد.براساس این نظریه یکی از مهمترین وظایف آموزشی، مشخص کردن جنبهها برجسته هوشهای چندگانه در دانشآموزان و انطباق روشهای یادگیری بر آنهاست. در قسمت اول مقاله هوشهای چندگانه ضمن معرفی و توصیف هشت جنبه از هوش و روشهای یادگیری کودکان،با ارایه سیاههی ارزیابی هوشهای هشتگانه دانشآموزان به فرآیند ارزیابی هر جنبه از هوش نیز اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"وظیفه مهم معلم است که مطالب آموزشی را با اجزای هوشهای مختلف ارتباط دهد و ایجاد تداعی نماید:کلمهها،اعداد،تصاویر، حرکتهای بدنی،نغمههای موسیقی، تعامل اجتماعی،احساسها و تجربههای فردی و پدیدههای طبیعی -هوش منطقی-ریاضی:تلفظ کلمهها را میتوان به صورت اعداد درآورد،یعنی تبدیل به صفرها و یک هاکرد(بی صدا-1 صدا دارها-،)یا میتوان انواع دیگر نظامها عددی را برای تلفظ کلمهها به کاربرد(برای مثال براساس جای هر حرف در گروه الفبا عددی به آن اختصاص میدهند(الف-1 و ب-2 و غیره).
برای مثال آلبرت اینشتین11اغلب تجربههای تفکر را که به تکامل نظریه نسبیت کمک کرده ایجاد نموده است،از جمله تصور اینکه در انتهای یک اشعه نور در حال راند است،زمانی که یک ریاضیدان فرانسوی از اینشتین خواست که فرآیندهای تفکر خود را شرح دهد،اظهار داشت که شامل عناصری است که به صورت بصری و ماهیچهای کمک به دانشآموزان برای یادآوری آنچه که آموختهاند،یکی از مشکلترین و حل نشدهترین مسایل آموزشی است هستند(گیسلین12ص 43)؛به همین ترتیب هنری پوآنکاره13داستان تلاش خود را برای حل مسأله ریاضی پر دردسر که چند روز به طول انجامید چنین تعریف میکند: «مدت پانزده روز برای اثبات نظریهای که مربوط به مجموعههای فوق هندسی بود و«فوشین»نامیده میشد وقت صرف نمودم،ولی همچنان ناموفق بودم،هرروز پشت میز کارم مینشستم و یک یا دو ساعت در همین حال میماندم و انواع ترکیبها را امتحان میکردم اما هیچ نتیجهای نمیگرفتم.
هوش منطقی-ریاضی ایجاد تجربههای علمی که دانشآموزان را وادار کند تا با تضادهای موجود در نحوه تفکر خود در مورد پدیدههای طبیعی روبهرو شوند(برای مثال از دانشآموزان بپرسند چگونه توپی که از مرکز یک سطح چرخاندن میغلتد به لبهها که میرسد حرکت میکند و سپس بر روی نتایج بحث کنند)."