چکیده:
این مقاله موانع پیش روی تولید و سرمایه گذاری را مورد ارزیابی قرار میدهد. در این باره ابتدا روند سرمایهگذاری کل کشور به تفکیک خصوصی و دولتی بررسی شده و وضعیت بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) به عنوان بخشی از بازارهای مالی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله از تحقیق نشان میدهد موانع قانونی (نظیر اخذ مجوز و مراحل اجرای طرح)، ریسک ( نظیر ریسک اقتصادی، سیاستگذاری و سیاسی)، عدم شفافیت در بورس، ساختار سود بانکی و حجم بالای سرمایهگذری دولت مهمترین موانع پیش روی سرمایهگذاری از بعد داخلی و خارجی هستند. در نهایت با توجه به مسائل فوق و همچنین وضعیت خاص اقتصاد ایران، راهکارهایی برای برونرفت از این چالشها ارائه شده است.
This paper studies how to remove productions restrictions with emphasizing on investment. In doing so، first of all، the trend of total investment on the part of both private and public sectors is reviewed. At the same time، the situation of capital market (stock exchange) as a part of financial markets is described. Then، obstacles confronting investment both from internal and external aspects such as legal restrictions، risk، and foreign investment are discussed. Finally، some solutions for removing current obstacles in investment process are suggested.
خلاصه ماشینی:
در اینباره ابتدا روند سرمایهگذاری کل کشور به تفکیک خصوصی و دولتی بررسی شده و وضعیت بازار سرمایه(بورس اوراق بهادار)به عنوان بخشی از بازارهای مالی مورد تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی نقش و اهمیت نظام بانکی کشور و بورس اوراق بهادار تهران در تأمین منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاریها از ابتدای تأسیس بورس تاکنون،بیانگر نقش مسلط بانکها در تأمین این منابع بوده و همچنین رشد بازار سرمایه در ایران تحت الشعاع اجرای سیاستهای پولی دولت قرار دارد(جدول 4).
عملکرد غیرشفاف شرکتهای سرمایهگذاری گرچه تأسیس شرکتهای سرمایهگذاری به عنوان اقدامی برای تکمیل بازار سرمایه میتواند آثار مثبتی از جمله امکان برخورداری از منافع تنوع داراییها،کاهش ریسک سبد سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران کوچک،ارائه خدمات تخصصی،صرف منابع جمعآوری شده در فعالیتهای اقتصادی سودآور به علت برخورداری از مدیران و کارشناسان متخصص در سرمایهگذاری و برخورداری خریداران سهام این شرکتها از منافع نقدشوندگی را در برداشته باشد؛لکن شروع فعالیتهای بیضابطه این شرکتها به دلایل زیر موجبات فرار سرمایه را از بورس اوراق بهادار کشور پدید آورده است1: الف)به محض شروع فعالیت شرکتهای سرمایهگذاری،بازدهی سرمایه سهامداران به علت بالا بودن هزینههای تأسیس و عملیاتی کاهش مییابد.
از طرفی میتوان به موانع سرمایهگذاری و به خصوص سرمایهگذاری مولد نظیر ریسک اقتصادی و سیاسی،وجود آییننامهها و دستور العملهای اجرائی دست و پاگیر، توسعه نیافتگی و عدم شفافیت بورس اوراق بهادار،سود بالای تسهیلات بانکی(رسمی)و غیررسمی،عدم جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سطح بالا،وجود موانع اداری در امر سرمایهگذاری،نوسان منفی قیمت سهام برخی از شرکتهای بزرگ حاضر در بورس اوراق بهادار،پایین بودن بهرهوری سرمایه و سایر موارد-که در سرفصلهای قبلی هرکدام به تفصیل شرح داده شدهاند-اشاره کرد.