خلاصه ماشینی:
"بنابراین،اینک روسیه نیکلای اول تهدیدی واقعی برای امپراتوری بریتانیا تلقیمیشد و در مقابل عثمانی روبه زوال و تحت سلطه رجال فراماسون و انگلوفیل نه تنها،بهسان سدههای گذشته،به عنوان خطر شناخته نمیشد بلکه طعمهای بزرگ برایالیگارشی زرسالار غرب بهشمار میرفت.
در سال 1833،زمانی که محمد علی،پاشای مصر،با اتکا بر حمایت پنهان بریتانیا و پشتیبانی آشکار فرانسه لویی فیلیپ،تهدید کرد که پایتخت عثمانی را اشغال خواهدکرد،روسیه به سود سلطان محمود دوم وارد عمل شد و ناوگان روسیه در دریای سیاه دههزار نیروی نظامی در سواحل بسفور پیاده کرد و در مه 1833 ناوگان جنگی عظیمروسیه به فرماندهی دریادار میخائیل لازارف15حمایت خود را از سلطان عثمانی اعلامداشت و مانع ورود ناوگان محمد علی پاشا به دریای مرمره شد.
پس از دوسال فشار دیپلماتیک و تهدید حمله دریایی،در فوریه 1852 دولت عثمانی در برابرخواست فرانسه تمکین کرد و در پایان این سال رسما اجازه داد که کلیسای کاتولیک اداره«کلیسای زادگاه مسیح»21واقع در بیت لحم را بهطور کامل به دست خود گیرد.
58 این پیوند دوستی با بریتانیا برای عثمانی بسیار شوم بود و سیاستهای دیکته شده ازسوی دولتمردان و کانونهای مالی بریتانیا و رجال تنظیمات نه تنها تأثیرات مخربساختاری در برداشت بلکه این کشور را،درست مانند روسیه،به شدت بدهکارزرسالاران یهودی اروپای غربی کرد.
65 شکست در جنگ کریمه ضربه سهمگین روانیای بود که تا چند دهه نخبگان فکریو سیاسی روسیه را به شدت تحت تأثیر قرار داد و مصائبی بیشتر برای این کشور بهارمغان آورد."