چکیده:
پژوهش حاضر طراحی شد تا نقش کمکطلبی تحصیلی در بهبود عملکرد دانشآموزان در جریان حل مسئله ریاضی بررسی شود.به این منظور 200 دانشآموز پسر پایه سوم راهنمایی به روش تصادفی انتخاب شدند.این دانشآموزان که از نظر توانایی در حل مسئله ریاضی،ضعیف،متوسط،یا قوی ارزیابی شده بودند،در شرایط کنترلشده به حل مسائل دشوار ریاضی پرداختند؛درحالیکه در صورت تمایل میتوانستند از پژوهشگر کمک بخواهند.نتایج نشان داد:1)کیفیت کمکطلبی دانشآموزان دارای توانایی گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد اما کمیت کمکطلبی آنان در جریان حل مسئله تفاوت معنادار با یکدیگر ندارد.2)کیفیت کمکطلبی دانشآموزان،در مراحل گوناگون کسب مهارت در حل مسئله تغییر میکندبه طوری که در نیمه دوم انجام دادن تکالیف،از میران تقاضای اشارهها کاسته میشود،اما بر میزان رجوع به ورقه پاسخنامه جواب افزوده میشود.با این حال،میزان تقاضای تأیید و پاسخ در نیمه اول و دوم مسائل ریاضی تفاوت معنادار نداشت.3)دانشآموزانی که در نیمه اول انجام دادن تکالیف بیشتر پرسوجو کردند،در نیمه دوم تکالیف موفق شدند به مسائل بیشتری به صورت مستقل پاسخ دهند.این نتایج نشان میدهند که کمکطلبی تحصیلی نهتنها یک رفتار وابسته نیست،بلکه یک راهبرد اساسی یادگیری برای حل مسائل و رسیدن به استقلال در عملکرد است.
خلاصه ماشینی:
این دانشآموزان که از نظر توانایی در حل مسئله ریاضی،ضعیف،متوسط،یا قوی ارزیابی شده بودند،در شرایط کنترلشده به حل مسائل دشوار ریاضی پرداختند؛درحالیکه در صورت تمایل میتوانستند از پژوهشگر کمک بخواهند.
این نتایج نشان میدهند که کمکطلبی تحصیلی نهتنها یک رفتار وابسته نیست،بلکه یک راهبرد اساسی یادگیری برای حل مسائل و رسیدن به استقلال در عملکرد است.
بر این اساس،یکی دیگر از اهداف پژوهش حاضر بررسی رفتار کمکطلبی دانشآموزان در مراحل گوناگون حل مسئله است.
>نتایج >سوال اول-مقایسه رفتار کمکطلبی دانشآموزان دارای توانایی مختلف >الف)کمیت کمکطلبی در این قسمت با توجه به سطوح مختلف توانایی آزمودنیها در حل مسئله روی اندازههای کمیت کمکطلبی تحلیل واریانس انجام شد.
این نتیجه بیانگر آن است که دانشآموزان دارای سطوح مختلف توانایی در حل مسئله،از لحاظ میزان تقاضای اشاره با یکدیگر تفاوت دارند.
>سؤال سوم-نقش کمکطلبی در بهبود عملکرد حل مسئله در این قسمت ابتدا کلیه آزمودنیها براساس نقطه میانه نمرههای کمیت کمکطلبی در نیمه اول تکالیف اصلی(مسائل 1 تا 3)به دو گروه(سطح تقاضای بالا و سطح تقاضای پایین) طبقهبندی شدند.
نتیجه اینکه،در نیمه دوم مسائل ریاضی،دانشآموزان دارای توانایی بالا در مقایسه با دانشآموزان دارای توانایی متوسط و پایین موفق شدند تعداد مسائل بیشتری به صورت مستقل و بدون تقاضای کمک حل کنند.
به راستی موفقیت این دانشآموزان از کجا ناشی میشود؟نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری (جدول 2)نشان داد که دانشآموزان دارای توانایی بالا در مقایسه با دانشآموزان دارای توانایی پایین،بیشتر تقاضای اشاره میکنند و به همین دلیل در نیمه دوم تکالیف ریاضی به موفقیت بیشتر رسیدند.