چکیده:
هدف:این پژوهش برای شناخت سیاستهای اجتماعی سودمند در پیوند با کودکان کارگر خیابانی انجام شده است. روش:این پژوهش از گونهء بررسیهای کیفی است و برپایهء روش نمونهگیری گلوله برفی و 13 گفتگوی ژرفاندیشانه با کارشناسان،مسئولان و سیاستگذارانی که تجربه کار کردن از نزدیک با این کودکان را داشتهاند انجام پذیرفته و یافتهها در سه مرحلهء کدبندی،خوشهبندی و تفسیر،بررسی شده است. یافتهها:یافتههای این پژوهش گویای آن است که برای پیشگیری از این پدیده نیازمند اجرای درست سیاستهای کلان در جامعه و گسترش فعالیتهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در محلههای فقیرنشین بویژه در پیرامون شهرهای بزرگ هستیم؛همچنین،پشتیبانی از این کودکان نیازمند پذیرش آنان بعنوان یک واقعیت در جامعه،شناخت درست کودکان و مسائل و نیازهایشان و نیز پیشبینی خدمات حمایتی سازگار با شرایط و ویژگیهای کودکان کارگر خیابانی است.برای توانمندسازی این کودکان باید به آموزش آنان و پدید آوردن فرصتهای کاری مناسب برای ایشان(کودکان 15 تا 18 سال)و مشارکت دادن این کودکان در برنامههای مربوط به خودشان پرداخت. نتیجه:با توجه به یافتهها،به نظر میرسد که بتوان با بررسی و دستیابی به شناختی دقیق و درست از این پدیده و در پرتو همکاریهای میان بخشی و برنامهریزی سازگار با چیستی پدیدهء کودکان کارگر خیابانی،این ناهنجاری اجتماعی را از میان برداشت.
خلاصه ماشینی:
"پیگیری و اجرای درست سیاستهای کلان در جامعه؛برای نمونه در زمینهء فقرزدایی،فراهم ساختن فرصتهای برابر کاری برای همگان و تلاش برای کاهش بیکاری،گسترش دادن دامنهء خدمات اجتماعی و حمایتی مناسب و در نظر گرفتن بیمه و تأمین اجتماعی فراگیر برای همهء گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر جامعه،اجرای گسترده و دقیق برنامههای آموزش برای همگان،اجرای برنامههای فرهنگی و توسعهء اجتماعی در روستاها و مناطق محروم و دورافتاده و توجه به اقتصاد بومی و محلی به گونهای که زمینهساز کاهش کوچ به کلانشهرها شود و اجرای برنامههای فرهنگی و توسعهء انسانی فراگیر با هدف توانمندسازی زنان و دختران و فراهم کردن زمینههای حضور هرچه بیشتر آنان در عرصههای اجتماعی و...
3-توانمندسازی خانوادههای این کودکان؛برای پشتیبانی از این کودکان نخست باید خانواده را توانمند کرد تا در صورت امکان خانواده کارکردهای اصلی خود را به دست آورد،از مهمترین کارها در این زمینه،میتوان به آموزش و آگاهسازی پدر و مارد،مهارت آموزی و کاریابی و پشتیبانی مالی از خانوادههای کودکان کارگر خیابانی یاد کرد؛اما این پشتیبانی نباید به گونهای باشد که انگیزهای برای دیگر خانوادهها فراهم آید تا فرزاندانشان را به خیابان بفرستند.
یافتهها نشان میدهد که برای افزایش امنیت این کودکان در خیابان میتوان به کارهای زیر پرداخت: *برپا کردن مکانهایی در سطح شهر که کودکان کارگر خیابانی به هنگام احساس خطر و نیاز(برای نمونه،هرگاه آزار دیدهاند یا کسی در پیشان است یا کسی کالاها و پولشان را گرفته است)بتوانند به آنجا مراجعه کنند و کمک بگیرند."