خلاصه ماشینی:
"پل کراوس ترجمه سید مهدی حسینی اسفید واجانی فرانچسکو گابریلی توضیحات مفصلی را در مقاله خود درباره ابن مقفع بیان میکند و ضمن آن پرسشی را مورد بحث قرار میدهد:«آیا این سخن که ابن مقفع در کنار ترجمه کتابهای ادبی فارسی از قبیل کلیله و دمنه و خداینامه و غیره،بخشی از نوشتههای ارسطو را نیز ترجمه کرده است دارای پایه و اساس درستی است؟»باتوجه به این که همه آثار ابن مقفع ادبی هستند نویسنده مقاله مزبور محتمل نمیداند که این نسبت صحیح باشد.
43اما آیا امکان ندارد که کلمه«جماعا»تحریف شده باشد و صحیح آن«إجماعا» باشد به معنی قرار و حکم مجمع دینی یا مانند آن؟53در هرحال این حقیقت یعنی اینکه نسخه خطی مزبور فقط درباره سه کتاب اول أرغنون و إیساغوجی است دلالت بر این دارد که کتاب پیشروی ما در قدیمی ترین حالتی که درگذشته وجود داشت با شیوه نگارش اسلامی آثار ارسطو مرتبط میباشد.
اما این مسأله را که آیا ترجمه(یا تلخیص)محمد بن عبد الله(بن)مقفع از زبان سریانی یا یونانی صورت گرفته است قطعا نمیتوان حل کرد زیرا برای این منظور باید بحث و کنکاش عمیقی در کل نسخه خطی انجام داد.
نظر کراوس مبتنی بر چهار دلیل است که ما با وجودی که مقاله وی اکنون ترجمه شده است به تفصیل آنها را نمیآوریم و فقط به آنها پاسخ میدهیم: 1-اگرچه ابن ندیم در زمان صحبت از مترجمین آثار ارسطو از ابن مقفع یاد نمیکند بلکه تنها مینویسد که وی قاطیغوریاس و باری ارمیناس را خلاصه کرد ولی باتوجه به اینکه میدانیم خلاصه آنالوطیقای اول از ابن مقفع نیز در دست هست اما ابن ندیم اشارهای به آن نمیکند میتوان نتیجه گرفت که قول ابن ندیم در این زمینه کامل نیست."