خلاصه ماشینی:
"مترجم دینی باید این امر را دریابد و به ترجمه خود سبک بدهد.
ترجمه مثلا روایتی که«اکثر اهل الجنه البلهاء»،بدون توضیح معنایی آن،طرح سؤال میکند از طرف دیگر،ترجمه باید با سایر متون دینی، وحدتی ارگانیک داشته باشد و آنها را نفی و طرد نکند.
با وجود ترجمههای پذیرفتنیای چون آیتی، مجتبوی،فولادوند،پور جوادی و خرمشاهی،چه نیازی به ترجمه دیگری بود؟پاسخ این پرسش به نظر من این است که آقای گرمارودی،علاوه بر برخورداری از نیات معنوی،شاعر و کلمهشناس رسمی و حرفهای هم هستند و این هنری است که مترجمان پیشین از آن برخوردار نبودهاند؛ اگرچه آن مترجمان پیشین هم مترجم رسمی و حرفهای بودهاند که گرمارودی از این ویژگی برخوردار نیست.
باری،پرسش دیگر این است که هنر شاعری و ادبشناسی گرمارودی(یعنی مواجهه دیگرگون با زبان)تا چه اندازه خود را در این ترجمه نشان داده است؟پاسخ من این است که ترجمه ایشان«از این نظر»قدری بهتر از ترجمههای دیگر است اما فقط قدری و انتظار بیش از این بود."