خلاصه ماشینی:
"همایون امامی آزادیور:من فکر میکنم بهتر است راجع به تفاوت سینمای مستند و غیرمستند صحبت کنیم و بگوییم که اصولا سینمای مستند به عنوان یک وسیلهی بیانی چه هست؟ماتراجع به این کلیات صحبت میکنیم و بعد وارد جزییات میشویم و از این رهگذر،جنبههای آموزشی،تجارتی-البته اگر فیلم مستند جنبهی تجارتی داشته باشد-جنبهی هنری و جنبهی آرشیوی سینمایی مستند را بررسی کنیم در ضمن بگویم که این بحث بهتر است جنبهی آموزشی داشته باشد؛در حقیقت برای کسانی که احتمالا نمیدانند سینمای مستند چه امکاناتی دارد،چه خصوصیاتی دارد و بالاخره اینکه چه کاربردهایی دارد و اصولا چه معنایی دارد.
من فقط یک تفاوت اینطوری میبینم ولی برای من هر دوی اینها یک ارزش استنادی و تاریخی دارند؛به معنای اینکه سندی هستند از یک مقدار اتفاقات،حال یکی ظاهرش به مفهوم عامی غیرخلاقه است و یکی خلاقه؛یعنی یکی از تخیل یا از ذهنیات سرچشمه گرفته و یکی در ظاهر از ذهنیات سرچشمه نگرفته؛چون موضوع فیلم در سینما، خواهناخواه اساسش به یک تنظیم مرتبط میشود و به کار گرفتن ضوابط و قواعد بیانی فنی و سینمایی.
در ایران چون ما هیچگونه سندی نداریم و منبع اطلاعاتی در جایی نداریم؛برای مثال شما اگر بخواهید دربارهی«عباس میرزا»یک فیلم مستند بسازید،نمیتوانید و مجبور هستید خیالپردازی کنید و دوباره شخصیتسازی کنید سوژهیی مثل قتل کندی (به تصویر صفحه مراجعه شود) یا اسوالد که واقعا همانطور زنده نشان میدادند،میتواند یک سند باشد که هیچ وقت از بین نمیرود و کهنه نمیشود.
چون تمام عوامل سازندهاش در ظاهر سندیت دارد و این نوع سینمای مستند هست که وجود دارد و حتی فکر میکنم که مسئلهی لولهکشی نفت1را که گلستان ساخته و یک آتش(1431)و..."