چکیده:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تاثیر آموزش تلفیقی هنر در ریاضی بر میزان یادگیری و خلاقیت دانش آموزان است.
روش: پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع شبه آزمایشی است. جامعه آماری در تحقیق حاضر، 386 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان رامسر بودند و نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، 40 نفر از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از همه آن ها آزمون یادگیری با 40 سوال و نمره کل 40 و آزمون خلاقیت با 32 سوال با ارزش عددی یک به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل به عمل آمد. برای گردآوری اطلاعات از آزمون یادگیری محقق ساخته و آزمون خلاقیت شیفر استفاده شد که از سطح اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردارند.
یافته ها: برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده است که، میزان یادگیری دانش آموزانی که از طریق تلفیق هنر در درس ریاضی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که به صورت سنتی آموزش دیده اند بیش تر است و میزان خلاقیت دانش آموزانی که از طریق تلفیق هنر در درس ریاضی آموزش دیده-اند نسبت به دانش آموزانی که به صورت سنتی آموزش دیده اند بیش تر است.
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of integration of art with mathematics on the students’ learning and creativity.
Method: This study is a quasi-experimental study. The population in this study was 386 students from fourth grade female students of Ramsar. The sample of this research were 40 students who were selected by cluster random sampling. And most of learning test with 40 questions and 32 questions with a total score of 40 and test creativity with the numerical value for a pre-test and post-test and control group were taken. To collect data, a researcher-made test learning and creativity Schafer were used to test the validity and reliability levels.
Results: For data analysis, multivariate analysis of covariance (MANCOVA) is used.
Conclusion: The results show that, the students learn through a combination of art have been trained in math compared to students who are more traditionally trained, and the creativity of the students who have been trained in math through a combination of art to students who are more traditionally trained.
خلاصه ماشینی:
"روش جمع آوری اطلاعات به این صورت بود که با توجه به موضوع پژوهش، کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی که شامل مفاهیم زیادی چون عدد نویسی، خط، زاویه، ضرب، تقسیم، شکل های هندسی، محیط، کسر و مساحت بود و در 186 صفحه مفاهیم فوق گنجانده شده بود مورد بررسی قرار داده شد و با توجه به این که پژوهش فوق در نیمه دوم سال تحصیلی 91 - 1390 اجرا شد طبق جدول زمان بندی دو بخش آخر کتاب ازصفحه 149 تا 168 که مفاهیم کسر و مساحت را در برمی گرفت در نظر گرفته شد و با توجه به جامعه آماری که دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان رامسر به تعداد 386 نفر می باشند و هم چنین روش تحقیق که از نوع شبه آزمایشی است از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد که از 10 مدرسه ابتدایی دخترانه شهرستان رامسر 2 مدرسه انتخاب شدند و از 2 مدرسه 2 کلاس با 40 دانش آموز به عنوان نمونه مد نظر قرار گرفتند که در این تحقیق دانش آموزان پایه چهارم مدرسه ی دخترانه ابوذر به تعداد 20 نفر به عنوان گروه آزمایش و مدرسه مطهری به تعداد 20 نفر به عنوان گروه گواه مورد مطالعه قرار گرفته اند.
نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های جمالی فیروزآبادی و همکاران (1390)، ننیجستاد و همکاران، (2010) که رویکرد تلفیق تولید هنری، علوم و مواد درسی دیگر را با محوریت هنر در درجه اول و یادگیری مفاهیم درسی در درجه دوم مورد تأکید قرار می دهد و بیان می دارد این رویکرد، مانع از حاشیه قرار گرفتن هنر در برنامه درسی می شود و استفاده از این رویکرد، امکان توجه به هنر را در طراحی برنامه های درسی دیگر فراهم می آورد و استفانز و والکاپ (2000) ؛ آموزش هنر به عنوان برنامه درسی تلفیقی شناخته شده و هنر پلی است که قسمت های محتوا را به شیوه ای منطقی و معنا دار منسجم می سازد."