چکیده:
ویژگی ارزشمند کتاب حاضر، بررسی تاثیرات دیدگاههای فمینیستی بر پژوهشها و مطالعات جامعهشناختی است.نویسندگان کتاب، جامعهشناسی متداول را دانشی زیر سلطه مردان و نظریه و پژوهش آن را مردانه میدانند.جایگاه مستقل طبقاتی زنان، نادیده گرفتن ستمدیدگی زنان سیاهپوست در توصیفهای فمینیستی، ارائه تصویر انسانی سیاستزده، محافظه کار و تحت تأثیر شوهر در کلیشههای مربوط به رفتار سیاسی زنان، شرح نظریههای فمینیستی اصلاحطلب، لیبرال، مارکسیستی و رادیکال بخشهای دیگر کتاب را شامل میشود.
مشکل عمده کتاب در توجه به مسائل زنان بریتانیایی و نادیده گرفتن مسائل زنان سایر جوامع و تعمیم مباحث کتاب به سایر جوامع است.
خلاصه ماشینی:
"جایگاه مستقل طبقاتی زنان، نادیده گرفتن ستمدیدگی زنان سیاهپوست در توصیفهای فمینیستی، ارائه تصویر انسانی سیاستزده، محافظه کار و تحت تأثیر شوهر در کلیشههای مربوط به رفتار سیاسی زنان، شرح نظریههای فمینیستی اصلاحطلب، لیبرال، مارکسیستی و رادیکال بخشهای دیگر کتاب را شامل میشود.
مطالعه این کتاب علاوه بر آن که برای دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی در سطوح مختلف مفید است برای سایر خوانندگان علاقهمند به مسائل زنان نیز مطالب سودمندی را پیرامون زندگی و تجربیات زنان بخشی از جهان (بریتانیا)دربر دارد.
مؤلفان بر این باورند که نظریههای فمینیستی لیبرال با وجود اتخاذ موضعی اثباتگرایانه و اعتقاد به پژوهشی بیطرفانه موجد نظریهها و تحقیقاتی میشوند که بسندهتر به نظر میرسند، زیرا آنها با در نظر گرفتن زنان برای تولید دانشی بیطرف درباره جنسیت، بر پیشداوریهای پژوهشهای اثباتگرایانه مردانه چیره میشوند.
به عنوان مثال در فصل دوم(زنان و لایهبندی اجتماعی)بعد از طرح نظام طبقاتی بریتانیا و پژوهشهای جامعهشناختی صورت گرفته در این زمینه از برخی مقیاسهای درجهبندی اجتماعی( elacs gnidarg laicos )که اختصاصا برای مطالعه دانشگاه آکسفورد درباره تحرک اجتماعی تهیه شده است، انتقاد میکنند، چرا که در اغلب این طیفها جایگاه اجتماعی خانواده با شغل سرپرست خانوار تعیین میشود که به این ترتیب جایگاه طبقاتی زنان بر اساس تجارب شغلی مردانشان تعیین میشود.
از آنجا که تلاش اغلب فمینیستها ارائه بینشی درباره جهان از دیدگاه زنان برای دستیابی به دانشی بسندهتر و فارغ از جانبداری است باید متذکر شویم دستیابی به چنین دانشی بدون در نظر گرفتن تجارب و دانش زنان جهان سوم ناممکن است."