خلاصه ماشینی:
"فرض مرکزی این الگو، وجود یک کنشگر عاقل در میدان انتخابهای جامعهی خویش است، کنشگری که میتواند، سود و زیان و منافع حاصل از کنش خود را ارزیابی نماید و دست به کنشی بزند که دارای سود بیشینه و هزینهی حداقل باشد، این اصول در ترکیب با نظریات روانشناسی رفتاری و اصول پاداش و تنبیه و احتمال تکرار عمل مربوط به نظریه مبادله، نظریه بازیها را به وجود آورده است(1988, ecallaW ) باتوجه به اینکه بسیاری، انسان را خردورز ( ecneipasomoh )دانسته بودند و رشد و توسعه جوامع نیز به قول وبر، مدیون افسونزدایی از جهان با کنش عقلانی میدانند و عالمگیری محمدرضا مهدیزاده دانشجوی دکتری جامعهشناسی-دانشگاه تهران سرمایهداری را ناشی از نگرش عقلانی به جهان در پوشش باورهای پاکدینانه دیدهاند، دور از انتظار هم نیست که انگاره انتخاب عقلانی بتواند بسیاری از کنشهای انسان خردورز و گروهها و نهادهایی را که توسط وی ایجاد شده یا دچار تغییر میشوند تبیین نماید.
p ) رجر فینک در مقالهی«نتایج رقابت دینی»در برابر حامیان نظریهی سکولاریزاسیون که بیشتر به میزان استقبال و اشاعه دین در جامعه پرداختهاند و گزارشگر افول آن بودهاند ولی نتوانستهاند پیدایش فرقهها و گرایشهای جدید خیریه یا بنیادگرا را تبیین کنند، از استعارههای دیگر اقتصادی در این نظریه استفاده میکند و تبیین عرضه محور ( edis-tlppuS )را در برابر نظریات انتخاب عقلانی مبتنی بر تقاضا، برای رشد و گسترش یا افول فرقههای دینی به کار میگیرد؛چرا که بهزعم وی از این بعد در مطالعات مربوطه غفلت شده است."