چکیده:
در این مقاله با پرداختن به مفاهیمی چون هویت،فرهنگ، جهانی شدن و موضوعاتی چن هویت ایرانیان در حال و گذشته و موضوع مهدویت و ارتباط بین آنها،تلاش شده است برای این سؤال که:«برای ایرانی عصر حاضر،درگذار به جهانی شدن چه جایگاهی میتوان متصور شد؟»پاسخی متقن و محکم،و باز تعریف مطلوب و یا به تعبیری باز تعریفی احسن از هویت ایرانی جهانی ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"زبان فارسی رشتهی اصلی پیوند ایرانیان با میراث فرهنگی گران بهای ایشان از گذشته است که یادآوری و باز آفرینی آنها،تشخص ملی و اعتماد به خود را افزایش میدهد،زیرا معدود کشورهایی در جهان وجود دارند که چون ایران،میراثی غنی،ثبت شده و متنوع داشته باشند.
ب)بازسازیهای غیر خاص گرایانه:در عامگراییهای فرهنگی نمود مییابند و بازسازی با استفاده از منابع جدید هویت ساز(که افزایش یافتهاند)و آزادی عمل فردی(که رشد یافته است)که هر دو محصول جهانی شدن هستند،صورت میپذیرد و به شکل آشکاری،ما شاهد مسئولیتپذیری فرد در بازسازی هویت خویش خواهیم بود.
در این فضای جدید است که انسان تلاش دارد با بازسازی هویت خویش در یک کلام:«جهانی بیندیشید و محلی زندگی کند!» جهانی شدن،دین،اسلام و مهدویت در نظریهی کاستلز،جهانی شدن نیازهایی هم چون نیاز به معنا، هویت و آرامش روانی را به وجود آورده است که ادیان از بهترین منابع تأمین آنها هستند.
به عبارت دیگر،این کفایت نمیکند ما ارزشها،هنجارها فرهنگ عام و قابل قبولی برای تمامی انسانهای موجود در کرهی زمین با هر دین،آیین و یا اعتقادی داشته و عرضه کنیم،بلکه باید این وجوه فرهنگی به نحوی شوقآمیز و شور آفرین باشند که به پیدایش جنبشهای اجتماعی حامی آنها بینجامند،تا این جنبشها به عنوان حاملین اندیشهی جهانی شدن،تحقق آن را تضمین و ممکن سازند.
از این منظر است که ایرانی شیعه در فضای جدید قابل تصور، به عنوان انسانی برخوردار از منابع غنی و ارزشمند هویت ساز و هدایتگر در عرصههای متنوع زندگی بشری،اعم از مادی و معنوی و نیز در اختیار داشتن محکمترین و متقنترین اصول مدون در مباحث ارتباطات و مناسبات اجتماعی،خواهد توانست نقشی فعالانه و مؤثری در عرصهی جهانی و جهانی شدن ایفا کند."