خلاصه ماشینی:
"شخص همواره با مسایل مشابهی روبرو میشود:آیا سبک پذیرفته شده هنوز بهعنوان یک رهنمود زندگی در جهان دگرگون شده قابل استفاده است؟آیا هنوز میتواند اثربخش، متقاعدکننده و عملانگیز باشد؟ بقیه در صفحه 16 ایدهاولوژی در تاریخ هنر(بقیه) آیا آنچه را که باید افشا کند افشا میکند و آنچه را که باید پنهان کند پنهان میکند؟ هنرمند هرگز این مسایل را برای خود،با این همه کلمه،مطرح نمیکند.
جای شگفتیست که جامعهشناسی در ردیف شللر از درک این عاجز مانده که اولا هنرمند،هم ایدهآلهای خود حامیان و هم آنچه را که آنها در ذات میتوانند باشند و باید باشند بزرگ میدارد،و ثانیان خصلت گزیر ناپذیر ایده او- لوژی-تا جایی که واقعا گزیر ناپذیرست-نگارهپرداز را به عرضه داشت اندیشهها و هدفهای طبقات با فرهنگ مسلط رهنمون میشود حتی اگر حامیانی نیز نداشته باشد- یا سخن دیگر حتی اگر از داشتن حامیان مناسب بینصیب بماند یا به عرضه داشت گروههای اجتماعیکه وی خود را با آن واقعا هماهنگ میداند نپردازد.
مثلا،انگیزههایی که انسان را برای داوطلب شدن برای یک جنگ رهنمون میشوند ممکنست از دیدگاهی ذهنی کاملا ایدهالطلبی بنماید،لکن،نه تنها جنگ میتواند دارای انگیزههای اقتصادی باشد، بلکه در پس انگیزهای ایدهآلطلبی شخص داوطلب عوامل ناآگاه یک خصلت مادی و اجتماعی و ناشی از ایدهاولوژی در تاریخ هنر منافع مادی نیز میتواند فعال باشد.
در نظر اول،موثرترین بحث بر ضد دخول عوامل ایدهاولوژیک در تاریخ هنر از آنجا ناشی میشود که ویژگی- های سبکی مشابهی،بطور همزمان،در هنرهای متفاوت پدید نمیآید،یعنی،یا دوام یک سبک در یکی از شعب هنر بیشتر از بقیه است یا به جای اینکه در موازات بقیه باشد از آنها عقبتر قرار دارد."
کلید واژه های ماشینی:
هنر
،
ایدهاولوژی
،
تاریخ
،
فلسفهی تاریخ هنر
،
سبک
،
ایدهاولوژی در تاریخ هنر
،
شعور
،
ایدهاولوژی در فلسفهی تاریخ
،
تکامل
،
انسان