چکیده:
اندونزی در جایگاه یک کشور مسلمان در جنوب شرق آسیا، شمار زیادی از شیعیان را در خود جای داده است؛ به نحوی که امروزه شاهد گسترش روزافزون این موج هستیم. تاسیس سازمان ها و مراکز اسلامی و شیعی در این کشور، خود حاکی از فضای عظیم شیعی در این سرزمین است. در این مقاله ضمن بیان مختصری از تاریخچه پیدایش و شکل گیری شیعیان در اندونزی، به تقسیم بندی آنها پرداخته، از این رهگذر به حضور چشمگیر سادات، نحوه ورود آنها و سپس به تعداد شیعیان در اندونزی اشاره ای می کنیم. وجود مراکز شیعی ـ که در واقع نمادی از حضور تشیع در یک سرزمین است ـ را از نظر می گذرانیم و به معرفی تنی چند از اشخاص برجسته شیعی، کتب ترجمه شده و آثار بزرگان و اندیشمندان ایرانی ـ که این خود نمونه ای از وجود خورشید تشیع و اردات به اهل بیت است ـ می پردازیم و در آخر با ذکر برخی از آداب و رسوم شیعه که در واقع نمادی از رخنه این پرتوی عظیم در مناطق دوردست است، به ویژه مراسم ماه محرم، نوشتار را به پایان می رسانیم.
خلاصه ماشینی:
"قطع نظر از این مبحث تاریخی،از جمعبندی نظرهای مورخان،میتوان چنین برداشت کرد که مذهب شیعه از راههای ذیل به این کشور راه یافته است:در دورهء خلفای عباسی زمانی که حاکمان ستمگر آل عباسی بر خاندان اهلبیت علیهم السلام و شیعیان آنان انواع مظالم غیر انسانی را روا میداشته و عرصه را بر آن تنگ کرده بودند، تعدادی از سادات شیعی امامی که منتسب به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام بودند و قصد داشتند از حجاز و سپس بغداد مهاجرت کنند،راهی شبهقاره هند و از آنجا عازم جنوب شرقی آسیا شدند که در میان آنها برخی از نوادگان احمد بن عیسی مهاجر برای دعوت مردم به اسلام،به بلاد مختلف این منطقه مهاجرت کردند.
امروزه مذهب شیعه در میان اندیشمندان،دانشگاهیان،تجار و اقشار مختلف این کشور،اعم از عرب و غیر عرب،سید و غیر سید،پیروانی دارد و اقلیت شیعه در اندونزی با بهرهگیری از معارف اهلبیت علیهم السلام و تکیه بر وحدت اسلامی توانستهاند زندگی مسالمتآمیزی با برادران شافعی مذهب خود در این کشور داشته باشند و از وجهه و اعتبار مناسبی نیز برخوردار گردند(ربانی،3731،ص 14).
جنبش محمدیه،مانند همهء جنبشهای مشابه،حرکت خود را از آموزش و تأسیس مراکز تعلیم و تربیت آغاز کرد و برای مقابله با موج تبلیغی مسیحیان و هندیان،دست به تأسیس یک سلسله مراکز خیریه و عام المنفعه زد،و شعبات خود را در سراسر اندونزی گسترش داد؛به طوری که در سال نخست جنگ جهانی دوم، سازمان دارای بیش از نهصد شعبه بود که در سراسر اندونزی به صورت تشکیلاتی فعالیت میکردند و با وجود اینکه محور اصلی اکثر فعالیتهای سازمان،اجتماعی و فرهنگی بود،ولی بهطور غیر مستقیم،اعضا و هواداران سازمان که در میان آنها از همهء اقشار مسلمان کشور دیده میشدند،در اوضاع سیاسی کشور نقش مؤثری ایفا میکردند و سازمان به صورت یک اهرم فشار عمل مینمود."