چکیده:
«نقل»در لغت به معنی«بیانکردن سخن یا مطلبی،قصه گفتن و قصه گویی است»و نقال،به کسی گفته میشود که«با آداب و رسوم خاص،داستانهای حماسی و پهلوانی میگوید.» نقال کسی است که رویداد یا داستانی را در برابر جمع،نقل میکند. نقل و نقالی سابقهای کهن در ادبیات و هنر شفاهی ایران دارد و از جهاتی با خنیاگری و هنر توأم با آن،یعنی داستان سرایی و افسانه سرایی مقایسه کردنی است.جزئیات نقل و نقالی،بسیار مفصلتر از این مجال است؛تنها باید گفت که این شیوهی کهن داستان سرایی که دلیری و پاکی و جوانمردی را گسترش میداد و نحوهی روبهرو شدن با حوادث دشوار زندگی را به مردمان میآموخت،اکنون رو به فراموشی است؛نقال،چهارپایهی خود را به تلویزیون سپرده و میخواهد برای همیشه از قهوهخانه خارج شود.
خلاصه ماشینی:
"در کنار اشاعه و بسط چنین هنری است که نقاشی قهوهخانه با ویژگی خاص تحت تأثیر نقالی در همین مکان نمود پیدا میکند و اولین آثار که حاصل استماع سخنان گرم و پرشور نقالان است،بر در و دیوار قهوهخانه تجلی نقالی از دیدگاه متخصصان تاریخ نمایش جهان،یکی از سه عامل آیین، تقلید و نقل است و خاستگاه تئاتر است (به تصویر صفحه مراجعه شود) رواج هنر تعزیه سبب شد هنرهایی،چون شعر و موسیقی نیز فعال شود و تأثیر فراوانی بر نقاشی پردههای مذهبی و تابلوهای عاشورایی بگذارد مییابد.
رواج هنر تعزیه که در برخی از شهرها با وسعت و تنوع بسیاری طراحی و اجرا میشد،سبب شد هنرهایی،چون شعر و موسیقی نیز فعال شود و تأثیر فراوانی بر نقاشی پردههای مذهبی و تابلوهای عاشورایی بگذارد.
علاوه بر دو عامل یاد شده،یعنی آرامش نسبی دورهی قاجار و سرکوب دشمنان متعصب،عوامل دیگری نیز در ظهور و ترویج هنر خیالی نگری،به خصوص جایگاه ویژهی مردمی آن،مؤثر بود که برخی از آنها عبارتاند از:1.
بر همین اساس،نقاش خیالینگار در تهییج مردم به غیرتمندی و ایجاد روح حماسی در آنها تلاش میکند؛شاهنامهی فردوسی،گنجینهی حماسی ایران را سرمشق و مبنای روایتسازی خود قرار میدهد و در برخی از این آثار با تأویلی شیعی،این حماسه را به مصداق «شیر خدا و رستم دستانم آرزوست» تأویل میکند.
نتیجه در روزگار ما،نقالی دارد فراموش میشود و اگر نقاشی هم دارد فراموش میشود،از خواص شهرهایی است که میخواهند، تمدن اروپایی به خود بگیرند،و تمدن اروپایی را از ظاهر آن بگیرند و میگیرند؛درواقع نقالی از دههی دوم و سوم قرن اخیر به واسطهی نفوذ تمدن غرب و ظهور سرگرمیهای تازه و از رواج افتادن قهوهخانه، مردم را جلب میکرد."