خلاصه ماشینی:
"چون آگاهی از سابقهء تصحیح متون ادبی در میان فارسی زبانان،از مواردی است که پژوهشگران و محققان عرصهء نسخهشناسی را به کار میآید بویژه اگر نحوهء برخورد مصححان گذشته با متون کهن را بدانیم میتوان تاریخچهء کاملی از فن تصحیح متون در ایران و سرزمینهای فارسی زبان تدوین کرد،ازاینرو نخست رقعهء مزبور نقل میگردد و سپس توضیحاتی دربارهء آن آورده میشود: عبرت نگاها!این متن حاشیهء قدیم که تبرکا در کتابخانه نگه داشتهاند نه قابل آن است که از رویش نسخه توان برداشت و نه شایستهء آنکه به ذوق آن،بر تضییع اوقات توجه باید گماشت.
»و برای شناخت میزان بیحوصلگی بیدل باید دانست که همهء این حالات در برخورد با نخستین بخش و نه همهء نسخهء مزبور به بیدل دست داده که به آتش انداختن و به یاد سپردن نسخه را بهتر از احیاء آن میداند:«نخستین جریده که منقول عنه لوح محفوظ تصور میتوان نمود،امروز به مطالعه رسید و اولین مسوده که رایحهء عقل کل مستخرج از او گمان باید کرد بالفعل موضوح گردید...
81 در این نامه بیان شاعرانه و تصویر پرورانهء بیدل در برخورد با نسخهای خطی قابلتوجه است که چگونه آن را از«عظم رمیم»و«اوراق خزان»فرسودهتر و پراکندهتر مییابد و حفرههای کرم خوردهء آن را به چشمانی تشبیه میکند که از قعر گور مشغول مطالعهء«معنی عدم»هستند،صحت اجازهء بار یافتن به حواشی تصور آن را ندارد«وصال تخیل»نیز حتی با صرف لختی از دل از عهدهء ارتباط اوراق این نسخه برنخواهد آمد و جمعیت نیز نخواهد توانست تا معمای شیرازه گسیختگی آن را حل کند!ترکیباتی از قبیل«وصال اجزای تخیا»، «کاتب دبستان تأمل»،«نفس سوز جهد»،«حشرا الفاظ»91،«خیال بند غور»و«حواشی تصور»یادآور زبان غریب شعر بیدل است که به آثار منثور او نیز راه یافته است."