خلاصه ماشینی:
"درباره ادبیات روسیه (به تصویر صفحه مراجعه شود) روزالوگزامبورگ اصغر مهدی زادگان برای درک عامل برانگیخته شدن احساس بالای شهروندی و تضعیف عمیقترین ریشههای روانشناختی استبداد حاکم در جامعه روسیه،هیچ چیزی شایستهتر از ادبیات روسی نیست.
بلیسنکی،بنیانگذار نقد ادبی و مدافع فلسفهی هگل در روسیه؛ دوبرولیوبوف منتقد برجسته؛کوزولوف شاعر مسوول و سرشناس که ترانههای او چون گلهای باغ وحشی میان شعر فولکلورروسی شهرت عام پیدا کرد؛گریبایدوف خالق کمدی روسی و گوگول جانشین با نفوذ و توانای او؛و در سالهای بعد نویسندگان درخشان داستان کوتاه مانند گارشین و چخوف بودند که مرگ شاعران چون نوویکوف بنیانگذار ژورنالیسم روسی،بستوژف رهبر دسامبریستها؛پرنس اودوسکی،الکساندر ون هرزن، داستایفسکی،چرنیشفکی،شوچنکو و کورولنکو سالیان دراز عمر خویش را در ندامتگاهها زندانها و تبعیدها سپری کردند.
مسلما هیچ چیزی نمیتوانست اشتباهتر از این باشد که ادبیات روسیه را چون هنر جانبدارانه احساس خام ترسیم کنیم،یا فکر کنیم که همهی شاعران روسی انقلابی هستند، یا این که تصور کنیم همهاشان پیشرواند."