چکیده:
مسئله تخیل همواره از مباحثی است که در حـوزههـای مختلـف فکـری در حوزه الهیات و دینپژوهی در دوران معاصر، از یـ سـو همـراه بـا مبحـث «تجربه دینی»، و از دیگر سو ذیل انسانشناسـی کالمـی یـا الهیـاتی برخـی متفکران، بدان توجه شده است. ولفهارت پاننبرگ، متأله معاصر آلمـانی، بـا بررسی ضعف و قوتهای مباحث مربوط به تجربه دینی، کوشید تا بهواسطه طرح بحث قوه تخیل ذیل بخشی از دیدگاههـای انسـانشـناختی خـود، در عین بهرهبرداری از ظرفیتهای مختلف این مباحث، از کاستیهای آنها نیـز در ـان باشــد. در ـن مقالــه ـر از بررســی مختص ـر بســتر معرفتــی ـ پـ ایـ امـ انسانشناسـی پـاننبـرگ، در تفکـر جدیـد بـهطـورکلی و در حـوزه الهیـات مسیحی بهطور خاص، به تشریح دیدگاههای وی در باب جایگاه قوه خیـا و خصایل و ویژگیهای وابسته به آن، و ظرفیتهایی که در جهت مواجهـه بـا خداوند در انسان ایجاد میکند، خواهیم پرداخت
The problem of imagination has been considered among those permanently dealt with in theology and theological antropolgy both. Wolfhart Pannenberg، a contemporary German theologian، when examining the discussions made on religious experience، tried to present a new point of view in the field. Being aware of the weaknesses and strenths of the views proposed on religious، discarding the weaknesses and retaining the strenths، he، therefore، put forth the problem of imagination under some of his anthropological opinions on religious experience. This paper examined Pannenberg‘s epistemological grounds of anthropology، regarding modern thought in general and Christian theology in
particular، briefly at first and then، explained his views on the place of human imagination and its properties as a capacity for encountering God.
خلاصه ماشینی:
"Offenbarung als Geschichte 10 71 جایگاه قوه تخیل در انسانشناسی الهیاتی ولفهارت پاننبرگ پاننبرگ ضمن توجه به خطر رواج انسانمحوری یکجانبه و زیاده از حد و افتادن در دام دعاوی و استدالالت الحادی که خداوند را ساخته ذهنیت انسانی میدانند، بر صـحت هشـدار متفکرانی چون بارت که معتقد بودند الهیات در این سیر به جای نیل به خدا، به سمت انسان در حرکت است، تأکید کرده است.
پـس تفـاوت ایـن دو 70 51 فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی، س 7، زمستان 90، ش 77 رویکرد در چیست؟ در پاسخ باید گفت، در تفکر سنتی تعریف و شناسایی انسان بهطور مطلق و یـکسـویه از جهان آغاز، و بدان ختم میشده است؛ درحالیکه در تفکر جدید، شناخت و هویتیابی انسـان ابتدا از خود وی آغاز میشود و همه امور از دریچه آن صورت میگیرد اما بعضا امکان تعامـل دوجانبه وجود دارد؛ بهطوریکه انسان با محوریت خود پس از آگاهی از وجود چیـزی بـهنـام جهان، بهتدری با شناسایی هرچه بیشتر و دقیقتر آن بهمنزله زیستگاه و زیستجهـان خـود، تأثیراتی از آن میپذیرد و بهواسطه این تأثیرات، بهنحوی خودآگاه و ناخودآگـاه، تیییراتـی در خود ایجاد میکند.
قوه تخیل بهراستی ویژگی گشودگی در قباق جهان و خداوند و ررفیـت مواجهـه بـا آنچـه بـه طـرزی 90 12 فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی، س 7، زمستان 90، ش 77 نامتناهی فراتر از جهان است، چگونه در انسانها ایجاد میشود؟ اینجاست که پاننبرگ بحث تخیل و ویژگیهای منحصربهفرد و فرایند تکوین آن در انسان بهواسطه شکلگیری زبـان را طرح میکند."